16 09 2015 353711 شناسه:

دکتر مرتضی جوادی آملی

تقویت مراکز ایمانی، مهم ترین عامل برای ثبات امنیت در جوامع است

        
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی: 
تقویت مراکز ایمانی، مهم ترین عامل برای ثبات امنیت در جوامع است
 

به گزارش خبرنگار اسراء نیوز؛ چهارمین اجلاس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگ های شیعه با موضوع «ضرورت صلح و امنیت جهانی از دیدگاه اسلام» با قرائت پیام مراجع عظام تقلید شیعه و حضور شخصیت های برجسته جهان اسلام و نیز با حضور بیش از 150 تن از اعضای برگزیده از کشورهای مختلف اروپایی همچون: آلمان، سوئد، فنلاند، فرانسه، دانمارک، اتریش انگلیس، هلند، ایتالیا، اسپانیا و ... به مدّت سه روز(13 تا 15 جوئن) در مرکز اسلامی هامبورگ برگزار شد. در این اجلاس حجّت الاسلام والمسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی ریاست بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء به عنوان میهمان ویژه حضور داشتند.

*با تشکر از جنابعالی که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، با توجه به حضور جنابعالی به عنوان مهمان ویژه و سخنرانی در چهارمین همايش علمای شیعه اروپا با موضوع صلح و امنيت جهاني از ديدگاه اسلام، لطفا به موضوعات و نکات مورد اشاره خود در این همایش اشاره فرمایید.

دکتر جوادی آملی: با توجه به موضوع همایش، نکته اول و مهم سخنان بنده، این بود که اصلاً جريان امنيت و صلحي که از آن به عنوان ارزش ياد ميکنيم چيست؟ و حقيقت امنيت چيست؟ اينکه انسان هيچ نگراني براي او نباشد و در يک آرامش و طمأنينه اي به سر ببرد و حوزههاي مختلف وجودي خودش را اعم از فرهنگ و اقتصاد و دين و امثال ذلک را در يک فضاي مناسب و شايسته اي ببيند احساس هراس و حزن و اندوهي واقعاً نداشته باشد، اين يک معناي روشن از امنيت است. در قرآن مجيد هم آمده است که وقتي عصر حضور شد بندگان خدا، خدا را در حالي عبادت مي کنند که در امنيت کامل اند و از خوف و هراس خبري نيست. اما اين امنيتي که شايستهٴ جامعهٴ انساني و افراد هست به اين معنا که خداي عالَم رشد و تعالي انسان را در يک فضايي قرار داده است که آن فضا اگر نباشد به هيچ وجهي امکان دسترسي به ارزشها و کمالات انساني نخواهد بود؛ يک سلسله امور هستند که از آنها به عنوان امور زيرساختي در فرهنگ انساني ياد مي کنند مثل خود عدالت.
عدالت يک حقيقتي است اصيل و زيربنايي که اگر وجود نداشته باشد هيچ فرضي براي اينکه کمالي به شأني شايستهٴ انسان تحقق پيدا بکند، نيست.
امنيت هم در حقيقت همينطور است اصلاً خداي عالَم خودش را متعهد به اين دو مسئله مي داند و اصلاً خود را اين گونه معرفي مي کند که ﴿فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْت‏ ٭ الَّذي أَطْعَمَهُمْ‏ مِنْ‏ جُوعٍ‏ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْف﴾؛ خدايي که امنيت را براي بشر فراهم ساخته است و اقتصاد را براي آنها تأمين کرده است.
خداي عالَم خودش را دارد اين گونه معرفي ميکند بله او خالق آسمان و زمين است او فرشته ها تحت اراده و قدرت او هستند اينها بجاي خودش محفوظ است اما اين خدا با تکتک ما در ريزترين مسائل زندگيمان اعم از اقتصاد و امنيت که اين دو تا از کليدي ترين و اصليترين علائم حيات اجتماعي و فردي اند آن جامعه اي اقتصادش تأمين نباشد آيت الله جوادي آملي مي فرمايند که وقتي مي گويند نانِ جامعه، نان نماد اقتصاد است يا اگر گفته مي شود که مثلاً امنيت جامعه آسايش جامعه، آسايش نماد امنيت است آرامش است. اين هم ويژگي دومي بود که در يکي از بندهاي اين نامه يا پيام آمده بود.
ويژگي سومي اینکه انسانها در نوع تعاملي که با يکديگر دارند چگونه بايد همديگر را بشناسند و اصلاً فضاي انساني کجاست؟ باید بدانیم هر چه که به ناامني و هراس و وحشت و خوف برمي گردد خاستگاه حيواني دارد و هر آنچه را که به آرامش و دوستي و مِهر و وفا و صفا برمي گردد خاستگاه انساني دارد. امنيت خاستگاه انساني دارد و ناامني خاستگاه حيواني دارد آناني که به ناامني دامن بزنند و بر اساس اين ناامني خشونت و قتل و غارت را در حقيقت دارند براي جامعه به همراه ميآورند اينها در حقيقت از جايگاه حيواني دارند در جامعه زندگي ميکنند.


*آن بحث سکينه اي هم که در جاي جاي قرآن مطرح شده آيا مي تواند ارتباطي با بحث امنيت و آرامش جامعه داشته باشد؟

دکتر جوادی آملی: البته اينها ديگر مراحل بعدي هستند، چون امنيتي که در اين سطح الآن دارد مطرح ميشود همان امر زيرساختي مثل عدالت است وقتي اين امنيت حاصل شد به دنبال آن، سکينت و آن آرامش هستيم.

نکته ای دیگری که مطرح شد اين بود که اديان الهي توحيدي و ابراهيمي عموماً و اسلام به صورت خاص خصوصاً در حقيقت اين نه تنها به امنيت تن و جسم توجّه کرده است بلکه به امنيت روان و نفس هم به جدّي پرداخته است. در آنجاها آمده است که واژهاي برتر از امنيت وجود دارد بنام واژه اطمينان آرامش سکينت که ﴿أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ‏ الْقُلُوب‏﴾ که اگر آسمان و زمين هم بلرزند و در حقيقت زلزلهٴ جمعي هم داشته باشند آن کسي که قلبش به ياد خدا طپيد اين انسان هيچ خوف و هراسي و وحشتي نخواهد داشت انسان از جايگاه دين به چنين امنيتي بار مي يابد که اين امنيت فراتر از امنيت توجيه شدهٴ انساني است و به عنوان اطمينان و آرامش الهي در حقيقت مي تواند معنا پيدا کند. اسلام هم به امنيت جسماني توجه دارد و هم به امنيت نفساني و روحاني که اين گونه از مسائل را واقعاً به همراه دارد.


به نظر شما برای تحقق امنیت باید چه کنیم و وظیفه ما چیست؟

دکتر جوادی آملی: براي تحقق امنيت ما بايد از دو راه ورود کنيم: يک راه همه ما چنانچه که زمينه ساز امنيت است، اخلاق، ادب ، گفتار سالم و کردار صحيح و شايسته است اينها خيلي نقش آفرين است که بتواند امينت را تثبيت بکند و امنيت را محقق بکند اما آن که مهمتر است اين است که عوامل ناامني اينها از بين بايد برود، امنيت اگر فراگير نباشد اين در حقيقت خودش ضدّ امنيت است و ناامني ايجاد مي کند.

فساد، مزمن ترین عامل ناامنی در جامعه
لذا در مقاله ارائه شده در همایش، ريشه هاي ناامني را در جامعه برشمرديم. فساد يکي از مزمنترين عواملي است که موجب مي شود ناامني در جامعه ايجاد بشود بسياري از افراد هستند که دست به شمشير مي برند دست به سلاح مي برند دست به احياناً قتل و غارت مي برند اين است که احساس مي کنند که عده اي مفسدند و دارند فساد در زمين مي کنند خداي عالم مي فرمايد ﴿لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ‏ بَعْضَهُمْ‏ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْض﴾ ناامن مي شود.

تقویت مراکز ایمانی، مهم ترین مورد برای ثبات امنیت در جوامع
يک عده اي خداي عالم مأمور مي کند که در مقابل اينها بايستند تا ناامني ريشه کن بشود کما اينکه يکي از جهاتي هم که باز در اين مقاله آمده و بر آن تأکيد شده اين است که اتفاقاً يکي از مهمترين مواردي که ميتواند امنيت را در بُعد اثباتي ايجاد بکند بحث تقويت مراکز ايماني است گفتيم اصلاً ايمان از امنيت است «اللَّهُمَ‏ إنّی‏ أَسئَلُکَ‏ الأْمْنَ‏ والإْيمانَ بِک‏» ريشهٴ ايمان از امنيت است جوامعي که داراي ايمان هستند هرگز ناامن نيستند و ناامني را ايجاد نمي کنند براي اينکه با ناامني مخالفت مي کنند لذا بايد از مراکزي که ايمان را در جامعه بحث و گسترش مي دهند بايد از آنها تقدير کرد و تقويتشان کرد مساجد کليساها کنيسه ها صومعه ها هر آنجايي که به نوبهٴ خود امنيت را در حقيقت تثبيت مي کند. و لذا مساجدي که در غرب هستند مأمن امنيت اند از آنجا امنيت توليد مي شود زيرا مؤمنان در آنجا توليد مي شوند که اين کار را انجام مي دهند و تقويت اين گونه از مراکز در غرب مي تواند يکي از مهمترين عوامل در ايجاد و بسط امنيت باشد و مقابله با ناامني هم باز از همين مراکز است که ﴿لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ‏ بَعْضَهُمْ‏ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْض﴾


بيانيه پاياني همايش بين المللي ضرورت امنيت و صلح از ديدگاه اسلام بر چه مورد يا مواردي تأکيد بيشتري دارد؟

دکتر جوادی آملی: عرض کنم که همان طوري که اشاره شد ده بند در اين بيانيه بوده است که توصيه مي کنم که دوستان و علاقمندان به سايت مرکز اسلامي هامبورگ مراجعه بکنند و آن بيانيه را ملاحظه بکنند دو سه مورد که بارزتر است خدمت شما عرض مي کنم يک نکته که قابل توجه بود اين بود که:
اسلام به عنوان دين رسمي و همچنين اسلام به عنوان يک جامعه فرهنگي فاخر يک فرصت هست براي غرب و غرب بايد استقبال بکند براي اينکه بخواهد هم تعالي فرهنگي پيدا کند و هم بخواهد امنيت خودش را داشته باشد الآن نبايد غرب نگاه بکند براي اينکه احياناً يک عدهاي بنام اسلام بنام پيغمبر آمدند و اين جور دارند متأسفانه آدمکشي مي کنند قتل و غارت مي کنند اينها را شما مي دانيد که همه نهادهاي اصيل و علما و مراجعه و بزرگان از اينها اظهار برائت کردند حالا يک شخص شاخصي در بين همين جريان هاي نحس النصره و داعش و اينها وجود ندارد يک سلسله افراد مجهول الحال مجهول النام گمنام ناشناخته اصلاً معلوم نيست چه ريشه اي دارند در کجا درس خواندند در کجا مايه گرفتند چه فکري دارند همواره در يک خفاء و در يک حجابي به اصطلاح کاريزماهاي ساختگي دروغي اينها اصلاً ربطي به اسلام ندارد نکته اي که در نوشته آن بيانيه بود اين نکته بود که غرب بايد استقبال کند بايد آغوش باز کند که جامعه اسلامي را و مراکز امن و امنيت و ايمان را که عرض شد در آن نامه هم ايمان از امنيت حکايت مي کند هم تسليم از اسلام و صلح حکايت مي کند.

هدف اساسی اسلام، تامین امنیت جامعه جهانی است
حتي آنجا گفته شد که اصلاً مسلم کسي است که ديگران از دست و زبانش در امان و آسايش باشند. بنابراين اين اسلام دارد مي آيد تا امنيت جامعه جهاني را در حقيقت تقويت بکند و پيامبر ما هم پيامبر صلح و رحمت بوده است همه انبياي الهي از طرف خداي عالم پيام صلح و دوستي را آوردند چون عده اي نپذيرفتند خداي عالم حتي به موسي و برادرش هارون فرمود برويد با آنها صحبت بکنيد با آنها از در صلح بگوييد ﴿فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً﴾ و آنها را به اسلام و صلح بخوانيد يا به ابراهيم توصيه کرد و گفت که اهل احتجاج باش حتي با نمرود هم احتجاج بکن و استدلال بيار ديني که شيوه ها و روش دعوت خودش را به عنوان ﴿ادْعُ إِلي‏ سَبيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ‏ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَن﴾ قرار داده اين اديان اينها هرگز در مقابل هم نيستند در جهت رويارويي با امنيت نيستند بلکه امنيت ساز هستند بسط و گسترش امنيت را متعهد هستند و امثال ذلک.

يکي از کارها همين است که به جامعه جهاني و خصوصاً جامعه غربي اين معنا تفهيم بشود که اسلام با داشتن اين آموزه هاي بلند و اين شخصيتهايي که در اسلام شکل گرفته است اينها قطعاً خواهان صلح و امنيت هستند و آنچه را که ما به عنوان جهاد و مبارزه عليه کفر و طاغوت مي شماريم براي اين بوده است که اينها خواستند ناامني ايجاد کنند در حقيقت مبارزه جهادي اسلام ناب در يک فضاي مقابله با ناامني دارد شکل مي گيرد .