به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: درس اخلاق هفتگی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به روال پنجشنبه هر هفته در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء در قم برگزار شد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این جلسه، در شرح کلمه 58 از کلمات قصار نهج البلاغه بیان داشتند: حضرت امیر علیه السلام در بیان نورانی فرمود: «الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ»؛ مال را مال گفتند چون طبع به آن میل دارد، نه چون عقل به آن مایل است. وجود مبارک رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) فرمود: عقل را عقل گفتند برای اینکه دو زانوی سرکش شهوت و غضب، را عقال میکند. مال که ماده شهوت است، را عقل عقال میکند و نمیگذارد طغیان کند که ﴿إِنَّ الْإِنْسانَ لَیطْغی ٭ أَن رَآهُ اسْتَغْنَی﴾. اما اگر انسان آن را در راه خیر صرف کند یا از راه حلال به دست بیاورد ولو اندک، این عقال شده است وگرنه مال حرام تا آبروی آدم را نبرد انسان را رها نمیکند.
ایشان ابراز داشتند: هرگز خیال نکنیم حرفی که زدیم، مال حرامی که گرفتیم و یا آبرویی کسی را بردیم، گذشته گذشت! هیچ چیز نمیگذرد! هر کاری که کردیم بالاخره ثمر آن را می بینیم مگر اینکه با توبه آن را ترمیم کنیم. چون نظام عالم طبیعت، جای تغییر و تبدیل است، شما ببینید بدبوترین کود وقتی تحت تدبیر کشاورز قرار بگیرد، میشود گل یاس یا میشود سیب و گلابی. اینجا جای تبدیل و تغییر است. کار توبه، اِنابه و توجه همین است؛ «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ» اما تا زندهایم جای تغییر و تبدیل است.
معظم له به کلمه 59 از کلمات قصار نهج البلاغه اشاره کردند و اظهار داشتند: حضرت در اینجا فرمود: «مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ»؛ کسی که شما را از عواقب کار بد ترساند، مثل این است که به شما مژده داده باشد. اگر کسی شما را تحذیر کرد و به شما گفت معتاد نشو، رفیق بد نگیر، حرف بد نزن، یعنی گفت: ﴿خُذُوا حِذْرَكُمْ﴾؛ و به شما گفت هوشتان و عقلتان را بگیرید و با چراغ عقل حرکت کنید؛ مثل آن است که به شما مژده داده است، برای اینکه وقتی با چراغ عقل حرکت کردید، قطعا به مقصد میرسید.
آیت الله العظمی جوادی آملی در شرح کلمه قصار 60 نهج البلاغه تصریح داشتند: حضرت فرمود «اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّی عَنْهُ عَقَرَ»؛ زبان یک نیش عقربی است که اگر شما او را رها کنید نیش میزند؛ این زبان میتواند انسان را نجات بدهد، میتواند ـ خدای ناکرده ـ انسان را به دام بیندازد؛ لذا بیست گناه برای زبان ذکر کردند که گفتند زبان «قلیل الجِرم و کثیر الجُرم» است.
ایشان در شرح کلمه 61 نهج البلاغه، با بیان این مطلب که «باید روایت را با قرآن الهی تفسیر بکنیم» اظهار داشتند: حضرت فرمود: «الْمَرْأَةُ عَقْرَبٌ حُلْوَةُ اللَّسْبَةِ»؛ در نهج البلاغه راجع به زنان در جریان جنگ جمل حرفهای تُندی است. مستحضرید آن غائله جنگ جمل به وسیله عایشه بود. اگر نقدی درباره بعضی از اینهاست درباره همان رهبری جنگ جمل بود.
معظم له ادامه دادند: ما در همه این موارد دو کار باید بکنیم؛ یکی اینکه آیات قرآن را با روایات توجیه کنیم؛ یکی روایات اهل بیت(علیهم السلام) را که قرآن ناطقاند، مفسّر قرآن بدانیم. در اینجا باید این روایت را با قرآن الهی تفسیر بکنیم. در قرآن وقتی سخن از زن و مرد است، فرمود: ﴿هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ﴾، زن لباس مرد است و مرد لباس زن است. لباس، انسان را از سرد و گرم حفظ میکند، همچنین آبروی انسان را حفظ میکند، و نیز زیور و فخر انسان را در پذیراییها و مهمانیها تأمین میکند، بعد فرمود زندگی جامعه را دو رکن اساسی اداره میکند: ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾، از یک سو؛ ﴿وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾، از سوی دیگر. اینها بیانات خدا در قرآن است که انسان چه زن و چه مرد را آفرید.
آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به جایگاه رفیع زن در اسلام بیان داشتند: خداوند فرمود زندگی را، خانواده را، اساس جامعه را، رَحم اداره میکند و ملکه رَحم زنها هستند، ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾؛ این عظمت، جلال و شکوه زن است، این حقشناسی خدا درباره زنهاست. ما مأمور به صله ارحام هستیم نه صله اصلاب. اصلاب آن هنر را ندارد که در ما رحم و رحامت ایجاد کند. این مادری مادر است که میتواند این کار را بکند؛ لذا فرمود اساس خانواده این است.
ایشان در شرح حکمت 62 نهج البلاغه حضرت امیر(ع) بیان داشتند: حضرت فرمود: «إِذَا حُییتَ بِتَحِیةٍ فَحَی بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا أُسْدِیتْ إِلَیكَ یدٌ فَكَافِئْهَا بِمَا یرْبِی عَلَیهَا وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِكَ لِلْبَادِئِ»؛ فرمود جامعه را ادب اداره میکند، اینکه به ما گفتند سلام کنید، برای این است که جامعهای که با سلامت، سِلم و وِداد زندگی میکند، این جامعه ادب متقابل دارد و آنچه جامعه را حفظ میکند همین ادب متقابل است.
معظم له ادامه دادند: به استناد آیه ﴿وَ إِذَا حُییتُم بِتَحِیةٍ فَحَیوا﴾، وجود مبارک حضرت امیر(ع) فرمود «إِذَا حُییتَ بِتَحِیةٍ فَحَی»؛ یعنی اگر کسی تحیهای به شما داد، شما معادل آن یا بهتر از آن را به او برگردانید، فرمود اگر کسی به شما سلام کرد که جواب سلام واجب است و اگر تحیتی به شما داد، شما معادل آن یا بهتر از آن را برای او جبران کنید.
آیت الله العظمی جوادی آملی خاطرنشان کردند: در قرآن نفرمود جزای احسان، عدل است؛ فرمود جزای احسان، احسان است؛ ﴿هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ﴾. ما اگر مشکلی داشتیم و کسی مشکل ما را حلّ کرد و بعد او مشکلی پیدا کرد و ما مشکل او را حلّ کردیم، این میشود عدل، نه احسان؛ چون ما بدهکار بودیم و دَین خود را ادا کردیم، هنوز جزای او را ندادیم. بار دیگر اگر او مشکلی پیدا کرد، ما ابتدائاً و ارتجالاً مشکل او را حلّ کردیم، این میشود احسان، این احسان جزای آن احسان است. «هل جزاءُ الاحسان الا العدل» نیست؛ بلکه ﴿هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ﴾ است.
ایشان تاکید داشتند: ما با همین دوستی و رحمت میتوانیم زندگی کنیم. انقلاب ما و نظام ما بر همین اساس شکل گرفته است. این جنگ ده ساله را نه هشت ساله، دو سال که جنگ داخلی بود و هشت سال جنگ خارجی، همه را رحمت و ادب و دوستی و گذشت اداره کرد و آبرو و عظمت برای این کشور به بار آورد، مگر کسی برای ایران حساب قائل میشد؟ الآن شما ببینید بهترین و برجستهترین شخصیتها در صدد دیدار با رهبریاند. این خاصیت است، این نعمت است، این شکر است. اینها به برکت همین قرآن پیدا شده است، این به برکت همین تشیع پیدا شده است و ما باید این سرمایه ها را حفظ کنیم.