پیام به هفتمین همایش بین‌المللی سیره نبوی(ص) در طب- شیراز

18 11 2025 7195412 شناسه:

 پایگاه اطلاع‌رسانی اسراء: هفتمین همایش بین‌المللی سیره نبوی(ص) در طب با حضور پژوهشگران، اساتید برجسته علوم پزشکی و اندیشمندان حوزه دین، در مجتمع فرهنگی-آموزشی و ورزشی ولایت دانشگاه علوم پزشکی شیراز برگزار شد.


​​​​​​​حضرت آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی در پیامی با تأکید بر اینکه «سیره پیامبر اکرم(ص) همان قرآن مجسم است» بیان داشتند: برنامه تعلیم و تربیت پیامبر(ص)، قرآن کریم بود و هرگاه قرآن به صورت انسان درآید، پیامبر است و اگر پیامبر به صورت کتاب ظاهر شود، قرآن خواهد بود؛ ازاین‌رو اخلاق و سیره آن حضرت چیزی جز عینیت‌بخشی به قرآن نیست.

دانلود فایل تصویری

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم      

بسم الله الرحمن الرحيم


​​​​​​​سيره نبوي را کساني که با خود آن حضرت بودند گفتند: «کان خلقه القرآن». برنامه تعليم و تربيت و خودسازي پيغمبر، کتاب آسماني است به نام قرآن کريم و قرآن کريم اولين سفارشي که به حضرت کرده است مسئله توحيد بود: «فاعلم انه لا اله الا الله». يک مبدأ در جهان کارساز است و جوامع انساني و غير انساني به دست همان ذات پروريده شدند. برنامه‌اي براي پيغمبر غير از قرآن نگذاشتند که «کان خلقه القرآن». اگر قرآن به صورت يک انسان در بيايد مي‌شود پيغمبر و اگر پيغمبر به صورت يک کتاب در بيايد مي‌شود قرآن، لذا ما بر تک‌تک حالات اين حضرت عرض ادب مي‌کنيم چه اينکه بر تک‌تک حالات آخرين فرزندش هم. ما تمام آيات را مي‌بوسيم، حتي کلمه «کلب» در قرآن را بخواهيم بدون وضو ببوسيم مقدور نيست. چنين کتابي اگر بخواهد به صورت يک انسان در بيايد مي‌شود پيغمبر و اگر پيغمبر بخواهد به صورت يک کتاب در بيايد مي‌شود قرآن کريم.

انسان مي‌تواند فرشته باشد مطابق همان شعري که آن بزرگوار گفت:

              تو فرشته شوي ار جهد کني از پي آنک             برگ توت است که گشتست به تدريج اطلس

گران‌ترين پارچه و گران‌ترين فرشي که روي کره زمين هست همان اطلس است يعني ابريشم و اين ابريشم محصول کارهاي يک کِرم است. همين برگ توتي که در اين سطل‌ها مي‌ريختند رفت در مکتب جناب کرم ابريشم و شده اطلس که الآن گران‌ترين پارچه روي زمين است و بالاتر از ابريشم نداريم. اگر آن بزرگوار گفت:

              تو فرشته شوي ار جهد کني از پي آنک            برگ توت است که گشتست به تدريج اطلس

 انسان اين ظرفيت را دارد که فرشته‌ها به سلام او بيايند.

فرشته‌ها به خانه‌هاي عده‌اي مي‌آيند سلام عرض مي‌کنند، چه در هنگام رحلت آنها چه در زمان‌هاي ديگر. انسان اگر خودش را به کمتر از فرشته بفروشد مغبون شد و ضرر کرده است.

 اگر ما بخواهيم پيغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) و سيره آن حضرت را ببينيم و بشنويم و ببوييم، فرمودند سيره او قرآن است: «کان خلقه القرآن» و در قرآن هم ذات اقدس اله با پيامبر مسئله توحيد را مطرح کرد: «فاعلم انه لا اله الا الله». از طرف ديگر کلمه روز، يوم، يومئذ، در قرآن زياد ذکر شده و بيشتر اينها مربوط به قيامت است؛ روز يعني قيامت چون همه چيز روشن مي‌شود. الآن روزهاي ما در کنار شب است، آنجا روز بدون شب است. يک مبدأ است هو الله، يک منتهاست که باز هم هو الله و سيره حضرت و سعي صفا و مروه پيغمبر، از اين مبدأ تا اين منتها بود.

ما را هم همان‌ طور پروراندند؛ فرمودند اگر به فکر چيزهاي ديگر باشيد، اينها مانده لاي دندان نسل قبلي است؛ اگر کسي به فکر مقام و جاه و ميز و صندلي و اينها باشد همين است. صريحاً وجود مبارک حضرت امير فرمود شما مانده لاي دندان نسل قبل را رها کنيد. چيزي روي کره زمين نيست مگر اينکه نسل قبلي مصرف کرده است و اضافه مانده است و الآن به دست ماست. اگر زمين است اگر اتومبيل است اگر فرش است، اين ‌طور نيست که تازه خلق شده باشد، فرمود نسل قبلي از اينها استفاده کرده است و اينها دست دوم است. تعبير وجود مبارک حضرت امير از اين دست دوم اين است که اين مانده هاي لاي دندان را بگذاريد کنار؛ يعني قبلي‌ها خوردند، لاي دندانشان ماند، خلال کردند و انداختند بيرون، شده اين!

بنابراين چيزي در دنيا نيست که نوبر باشد و مثلاً اولين بار ما بخواهيم استفاده کنيم و از اين پست‌تر هم چيزي نيست که مثلاً کسي به فکر مقامي باشد و به فکر باشد که به جاهي برسد، چه رسد به اينکه _خداي ناکرده_ بخواهد بي راهه رود يا راه کسي را ببندد.

 قسمت مهم جريان طب، طب اخلاق است. اگر طبيب بتواند درمان خودش را به عهده بگيرد، جامعه را هم مي‌تواند درمان بکند. بيماري ما هم از خود ماست و درمان ما هم از خود ماست. حيات ظاهري‌مان بسيار به طب ظاهری وابسته است و اين خيلي هم بابرکت است، سعي همه دانشمنداني که شب و روز تلاش و کوشش مي‌کنند هم مشکور باشد؛ اما اين حداقل است! اول درمان روح است که انسان نه بي راهه برود نه راه کسي را ببندد. انسان مي‌تواند چراغي باشد که ديگران به وسيله او راه را پيدا کنند.

بسياري از فرشته‌ها در خدمت انسان‌اند. در هنگام مرگ، ملائکه وارد مي‌شوند و سلام مي‌کنند: «الذین تتوفاهم الملائکة طيبين يقولون سلام عليکم»؛ وقتي که انسان مي‌خواهد وارد عالم ديگر بشود، فرشته ها دسته دسته مي‌آيند و سلام عرض مي‌کنند. مي‌خواهند وارد بهشت  بکنند اين‌ طور است، از اينجا مي‌خواهند تشييع بکنند اين‌ طور است. بر خلاف اينها، عده‌اي که _معاذ الله_ بي راهه رفتند يا راه ديگران را بستند، فرمود ملائکه «يضربون وجوههم و ادبارهم». اين بيچاره الآن دارد سيلي مي‌خورد و فرياد مي‌زند؛ اين فريادِ آن سيلي است که فرشته مي‌زند:  «يضربون وجوههم و ادبارهم». محکم به صورتش مي‌زنند که چرا بي راهه رفتي چرا اختلاسي شدي چرا راه مردم را بستي؛ اين خطر هست! پشتش را محکم مي‌زنند صورتش را محکم مي‌زنند که چرا روميزي چرا زيرميزي چرا گراني چرا اختلاس چرا به فکر مردم نبوديد. اي کاش هر شب قرآن به سر داشتيم! اگر کسي باور بکند چه اينکه بايد باور بکند، هرگز نه بي راهه مي‌رود نه راه کسي را مي‌بندد.

اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) وقتي که خودش را تعريف مي‌کند مي‌گويد او پيغمبر است، به چه دليل؟ خب پيغمبر بايد معجزه بياورد، اميرالمومنين فرمود من معجزه او هستم. اين خيلي حرف است!  فرمود او پيغمبر است براي اينکه من به او ايمان آوردم. پيغمبر مگر نبايد معجزه بياورد؟ من معجزه اويم؛ مثل مرا چه کسي مي‌تواند تربيت کند؟ پيغمبر کاري می کند که ديگري نمي‌تواند بکند؛ پيغمبر مرا تربيت کرد. اين علي است! مي‌گويد مگر پيغمبر نبايد معجزه بياورد، حالا قرآن سر جايش محفوظ است اما مي‌گويد من معجزه اويم من شاگرد اويم او مرا تربيت کرد. وجود مبارک حضرت کاري کرد که احدي نمي‌تواند مثل آن کار را انجام بدهد و آن پرورش علي است! او را پيغمبر تربيت کرد. فرمود من معجزه اويم؛ او پيغمبر است براي اينکه من به او ايمان آوردم. او چنين پيغمبري است؛ سيره او سنت او از علي بن ابي طالب شروع شده تا به ساير شاگردان رسيد. ما در کنار چنين سفره‌اي هستيم.

مطلب ديگر اين است که ما نمي‌خواهيم از خودمان تعريف بکنيم ولي ما مردان بزرگي هستيم ما اصالت داريم. هر گوشه ايران عزيز ما را بشکافيد آثار باستاني داريم آثار هنري داريم آثار علمي داريم و ما را همين دين تربيت کرده است همين انبيا تربيت کرده‌اند.

وجود مبارک پيغمبر فرمود ما اهل تعهديم؛ ما اگر با اينها تعهد سپرديم ولو مشرک‌اند کافرند اما «فما استقاموا لکم فاستقيموا لهم»؛ تا اينها هستند ما زير امضاي مان نمي‌زنيم. يک سلسله دستورهاي خانوادگي هست يک سلسله دستورات اجتماعي هست يک سلسله دستورات بين‌المللي هست؛ فرمود امضايي که کرديد محترم است، اين امضا يک وظيفه بين‌المللي است؛ شما با مشرکين تعهد بستيد، «فما استقاموا لکم فاستقيموا لهم». اين ديگر مثل ترامپ نيست که يک طرفه از برجام خارج بشود؛ تعهد يعني اين! اين صريح قرآن است و اخلاق پيغمبر هم همان قرآن کريم است؛ فرمود شما با هر ملتي با هر نحله‌اي وقتي تعهد کرديد، پاي آن بايستيد. مشرک و بت‌پرست بود، باشد، شما امضا کرديد. اين يک وظيفه بين‌المللي است؛ پيغمبر يعني اين! من يک طرفه از امضا خارج  شوم يعني چه؟!

 کاري که در غزه و امثال غزه رخ می دهد را هيچ انساني انجام نمي‌دهد! چرا يک عده بدتر از حيوان‌اند؟ براي اينکه يک سلسله فطريات و خصوصياتي است که خدا به حيوان هم داده است، اين گرگ وقتي مي‌بيند اين گوسفند، مادر است آن را رها مي‌کند؛ اما اينها در غزه اين‌ طور عمل می کنند. ما با اينها رو به روييم! ما آن قدر بايد متقن سخن بگوييم و عمل بکنيم تا بلکه _إن ‌شاء الله_ اين حيوان‌ها کنار بروند. فرمود شما اگر يک مقدار استقامت داشته باشيد و مشکلي در داخل نداشته نباشيد، ما بساط اينها را جمع مي‌کنيم و همه اينها را مي‌گذاريم کنار. عمده اين است که ما خودمان يک مقدار مشکل داريم، وگرنه

               طبيب اگر دوا دهد در آن دوا شفا بود               حبيب اگر جفا کند در آن جفا وفا بود

 او هم حبيب ماست هم طبيب ماست.

اين «طبيب دوار بطبه»، وصفي است که وجود مبارک حضرت امير درباره پيغمبر بيان کرد؛ فرمود او طبيبي است که طبّش را دور مي‌دهد نه اينکه طبيبي است که از شهري به شهري مي‌رود. طب را دور مي‌دهد نه خودش را؛ يک جا رگ مي‌زند يک جا مرهم مي‌گذارد.  

اين بزرگاني که کار طبي انجام مي‌دهند، اين رگ زدن و مرهم‌ نهادن، مربوط به جنبه جسماني است و آن مسائل اخلاقي و روابط پزشک و بيمار هم مربوط به جنبه روانی است. حضرت «طبيب دوار بطبه» که طبش را دور مي‌دهد نه اينکه خودش سفر بکند، البته آن هم کار خوبي است. اين تلفيق رگ زدن و مرهم نهادن، امر لازمي است، براي اينکه همه کارها با رگ زدن حل نمي‌شود و همه کارها هم با مرهم نهادن حل نمي‌شود. اين بزرگان هر چه دارند از وجود مبارک پيغمبر دارند؛ او هم با همين «طبيب دوار بطبه» جامعه را اداره کرد.

 

غرض اين است که سيره وجود مبارک حضرت، سيره قرآن کريم است که اگر حضرت بخواهد به صورت کتاب در بيايد مي‌شود قرآن و اگر قرآن بخواهد به صورت انسان در بيايد مي‌شود پيغمبر.

اميدواريم که سعي همه شما بزرگواران، برادران و خواهران، مشکور باشد، خدماتي که تا کنون ارائه فرموديد مقبول حق تعالي باشد و توفيق ارائه خدمات برتر و بهتر را هم براي شما خواهران و برادران از ذات اقدس اله مسئلت مي‌کنيم!

 اميدواريم به برکت اين شهدا و به برکت اين قيام، روح مطهر امام و وجود مقام معظم رهبري مشمول عنايت ذات اقدس اله باشند و اين نظام تا ظهور صاحب اصيل و اصلي‌اش از هر گزندي محفوظ باشد و خدمات شما برادران و خواهران هم به احسن وجه مقبول باشد!

«غفر الله لنا و لکم و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

​​​​​​​↙️ آپارات:
https://aparat.com/v/zbduefo
↙️ یوتیوب:
https://youtu.be/o8Wukf8dQbM

 


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات

چند رسانه ای