سخنرانی به مناسبت ایام فاطمیه در مسجد امام حسن عسکری تهران شب اول + صوت

03 12 2024 5112335 شناسه:

​​​​​​​همزمان با فرارسیدن ایام فاطمیه (دهه دوم)، حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی در جمع مردم عزادار و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام، سخنرانی نمود.

ایشان با بیان اینکه این جلسات فرصتی گران‌بها برای بهره‌بردن از معارف ناب اهل بیت و تعمیق محبت و معرفت نسبت به حضرت زهرا و سایر معصومان است، دعا می‌کنیم که خداوند همه ما را در مسیر شناخت و تبعیت از اهل بیت ثابت‌قدم بدارد.

استاد مرتضی جوادی آملی با بیان معنای فوز در قرآن، بیان داشت: یکی از جهاتی که قرآن در روبروی بشر به او نشان داد و او را بدان فرا خواند، عبارت است از حقیقت فوز و رستگاری. یکی از واژههای بسیار شریف قرآن واژه فوز است؛ فوز به معنای رستگاری است و با واژگان هم‌ردیف مانند فلاح و نجاح، مفاهیم گسترده‌ای از نیک‌بختی و سعادت را بیان می‌کند.

ایشان سپس به حدیث شریف کساء اشاره کرده و بیان داشت: یکی از سرمایههای فوق العاده ما پیروان قرآن و عترت و شیعیان حدیث کساء است این حدیث دارای معارف بسیار بلند و حقائق و بسیار والایی است حالا ما حدیث را میخوانیم ثواب میبریم بهره از آن کسب میکنیم، ولی متأسفانه آن معارف و حقائق والایی که در این حدیث نهفته است مورد غفلت است.

ایشان اظهار داشت: حدیث کساء، بیانگر جایگاه عظیم اهل کساء و محوریت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در جهان هستی است. خداوند آفرینش را به عشق و محبت اهل بیت پیوند داده است.

استاد مرتضی جوادی آملی در این سخنان بر ​​​​​​​ضرورت معرفت و تبعیت از اهل بیت تاکید داشته و بیان داشتند: سعادت واقعی انسان در گرو ایمان، معرفت، محبت، و اطاعت از خاندان عصمت و طهارت است.

دانلود فایل صوتی

​​​​​​​أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سیّما خاتمهم و أفضلهم حبیب اله العالمین ابا القاسم المصطفی محمد. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي».[1]

برای سلامتی و اصلاح و تسهیل در فرج حضرت بقیت الله الاعظم صلواتی اهدا بفرمایید!

«اللهم إنا نسئلک بحق فاطمة و أبيها و بعلها و بنيها و السرّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک اللهم افعل بنا ما أنت اهله من الرحمة و المغفرة و لا تفعل بنا ما نحن اهله من العذاب و النقمة».

همانطوری که برادر گرامی اشاره فرمودند این ایام و لیالی منسوب به صدیقه کبری فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است. فرصتی بسیار گرانقدر برای تحصیل معرفت و مودّت نسبت به خاندان عصمت و طهارت و خصوصاً زهرای مرضیه که او خود کانون محبت است و از او محبت صادر میشود. او که ثمره قلب و جان رسول مکرم اسلام هست جایگاه ویژهای دارد.

دین خصوصاً قرآن مجید با خود فرهنگی بسیار غنی و قوی آورده است و بسیاری از حقائقی را که بشر نمیدانست و کسی هم نیست که به بشر تعلیم بدهد را برای بشر به ارمغان آورد «علمکم ما لم تکونوا تعلمون» آنچه را که خدای عالم در این لوح زرّین وحی قرار داد و در اختیار بشر به عنوان برترین موهبت هدایتی که «إن هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم» فراهم آورد بسیار حقائق والا و متعالی است.

یکی از جهاتی که قرآن در روبروی بشر به او نشان داد و او را بدان فرا خواند، عبارت است از حقیقت فوز و رستگاری. یکی از واژههای بسیار شریف قرآن واژه فوز است «و من یطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظیما» واژه فوز واژه آشنایی است و در رأس آن مولایمان علی بن ابیطالب(علیهما السلام) در شب ضربت خوردن این عبارت را به زیبایی تمام به جهان نمایاند «فزت و رب الکعبة». واژه فوز در فرهنگ قرآن مترادفاتی هم دارد واژههای همردیفی هم دارد مثل واژه فلاح، مثل واژه نجاح. بزرگان از اهل لغت و ادب مثل مرحوم طریحی در مجمع البحرین این سه واژه را کنار هم معرفی میفرماید واژه فوز واژه فلاح و واژه نجاح. انجا گرچه مترادفاتی هستند نقاط مشترکی دارند، اما نقاط مختصی هم هر یک دارند. در آن بُعد مشترک میتوان از این الفاظ کنار استفاده کرد و لکن در آن بخش مختص هر کدام معنای خاص خود را دارند. فوز فلاح نجاح. ما اینها را در فارسی به رستگاری ترجمه میکنیم فائز را رستگار میخوانیم مفلح و ناجح را رستگار میدانیم. فارسی عزیز ما یک زبان بسیار شیرین و پرظرفیتی است که تا حدودی میتواند سایهوار به دنبال زبان عربی حرکت کند و معانی و معارفش را به ما فارسیزبانها منتقل کند. رستگار. این پسوند گار مثل آموزگار، آمرزگار، پرهیزگار پسوند فاعلی است آموزگار آن انسانی است که تعلیم و آموزش دارد آموزش میدهد. آمرزگار آن خدای غفاری است که از لغزشها و اشتباهات درمیگذرد. پرهیزگار آن انسان باتقوایی است که مصونیت نفس را صیانت و حفاظت نفس را به عهده دارد و خود را از لغزشها میرهاند. رستگار آن انسانی است که موانع را برای رسیدن به مقصد با تلاش و کوشش به کناری میزند شرایط را فراهم میآورد تا بتواند آن محصول و مقصود خود را بیابد. رستگار آن انسانی است که با تلاش و کوشش، با جدیت و سعی هیچ مانعی را در سر راه خود باقی نمیگذارد بلکه با تمام سعی تلاش میکند این موانع را کنار بزند و به مقصد برسد و او رستگار است.

تا زمانی که انسان در عالم طبیعت و در مرداب دنیا عمر سپری میکند رستگار نیست یکی از مسائل مهم امروز دانش روانشناسی مسئله سعادت و نیکبختی، رستگاری و نظایر آن است. آیا از دیدگاه علم روانشناسی کدام انسان رستگار و موفق و پیروز است؟ آیا انسانی که در عالم طبیعت و دنیا سعی و تلاش دارد و تمام تلاشش این است که موانع رسیدن به کمالات دنیوی را مثل مال، مثل مقام، مثل امکانات و نظایر آن را کنار بزند، آیا چنین انسانی سعادتمند است؟ آیا چنین انسانی نیکبخت است؟ یک پرسش اساسی در مقابل انسان وجود دارد آیا سعادت چیست؟ و انسان چگونه میتواند به سعادت راه بیابد؟

بشر عادی فکر میکند سعادت همین کامیابی، لذتجویی، منفعتطلبی و همان چیزی است که ما در فضای دنیا بدان میاندیشیم که به تعبیر عزیز قرآن «ذلک مبلغم من العلم» همین مقدار را آشنایند. اما دین و قرآن عزیز رستگاری را سعادت و فلاح و نجاح را در سایه ایمان به خدا و تبعیت از پروردگار عالم و رسول مکرم اسلام و اهل بیت میداند «من یطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظیما» اگر میخواهید به سعادت برسید و نیکبختی را در آغوش بگیرید و نحاح و فلاح را تجربه کنید خود را به اهل بیت عصمت و طهارت در پناه آنها قرار بگیرید و در سایه تبعیت و اطاعت و محبت و معرفت خود را به فوز و فلاح برسانید. واژه فوز در قرآن با اوصافی همانند «فوزاً عظیما، فوزاً کبیرا، فوزاً مبینا» با این واژههای شیرین و گوارا همراه شده است. خدایی که عالم را ناچیز و دنیا را متاع قلیل میداند میفرماید انسان بهشتی به فوز عظیم میرسد. به یک رستگاری بیانتها و آشکار میرسد که وصفکردنی و توصیفکردنی نیست. «من یطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظیما» این بحث را بدین مناسبت در جمع شما گرامیان و ارجمندان عرض کردیم تا به بخش پایانی حدیث کساء برسیم.

مستحضرید که یکی از سرمایههای فوق العاده ما الحمدلله پیروان قرآن و عترت و شیعیان حدیث کساء است این حدیث دارای معارف بسیار بلند و حقائق و بسیار والایی است حالا ما حدیث را میخوانیم ثواب میبریم بهره از آن کسب میکنیم، ولی متأسفانه آن معارف و حقائق والایی که در این حدیث نهفته است مورد غفلت است. چند امر مهم در این حدیث کساء وجود دارد. به اجمال در این جلسه اگر توفیق باشد در جلسه بعد اشاره میکنیم.

کساء یا عبا ظاهرش یک پارچه است کساء یعنی یک پارچهای که بپوشاند عبا هم همین. ما میگوییم مثلاً پنج تن آل عبا یا آل کساء ولی چه معارفی در این حدیث کساء نهفته است؟ قطعاً مسئله عبا هو کساء مطرح نیست. اینها مرتبه وجودی این پنج قرص نورانی الهی است که در یک مکانتی قرار میگیرند که حتی جبرائیل امین هم برای ورود به این مکانت رفیع و مرتفع از خدا اذن میگیرد. شما الحمدلله اهل حدیث کساء هستید مستحضرید که در بخش پایانی این حدیث وقتی خدای عالم اعلام میکند «ما خلقت السماء مبنیة و لا عرضا مدهیة و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئا و لا فلکا یدور و لا بحرا یجری و لا فلکا تسری الا فی محبة اهل البیت فی محبة اهل الکساء» خدای عالم میفرماید ما این آسمان را نیافراشتهام این زمین را نگستردهام این ماه را روشنگر نیافریدم این خورشید را مضئ قرار ندادهام این فلک دوّار را ایجاد نکردهام این بحر را و دریا را جاری نساختهام این کشتی را در دریا روان نکردهام مگر اینکه اینها به این اهل بیت به آنهایی که تحت این کساء هستند عشق بورزند و محبت داشته باشند. «الا فی محبة هؤلاء الذین تحت الکساء».

عجیب است! خدای عالم، عالم را از آن جهت آفریده است که عشق و محبت این پنج تن را با خود داشته باشند. این جبرائیل امین این معلم وحی این «علمه شدید القوی» این «ذو مرة فاستوی» از خدا سؤال میکند «من تحت الکساء» چه کسانی تحت کساء و عبا هستند؟ خدای عالم میفرماید این افرادی که تحت عبا و کساء هستند اینها «هم اهل بیت النبوة و معدن الرسالة هم فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها» اینها کسانیاند که خدای عالم حقیقت رسالتش را در اینها قرار داد گرچه پیامبر گرامی اسلام پرچمدار جریان نبوت و رسالت است لکن این خاندان این اهل بیت این عده افرادی که تحت کساء هستند اینها معدن نبوت و رسالتاند «هم اهل بیت النبوة و معدن الرسالة هم فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها» این اسم و این نام و این ترتیب و چیدمان اسامی و این تقدیم و محور قرار دادن فاطمه(سلام الله علیها) در کلام خداست وقتی جبرائیل سؤال میکند «و من تحت الکساء» چه کسانی تحت کساء هستند؟ خدای عالم هم شأنشان را و هم اسمشان را با این ویژگی اعلام میکند.

بعد خدا به جبرائیل اینگونه میفرماید آن قدر اینها عظیماند که آسمان و زمین را صحرا و دریا را افلاک را همه و همه را آفریدهام تا به اینها محبت بیاورند اینها را دوست بدارند اینها را محور معرفت و آگاهی و محبت خودشان قرار بدهند. از اینها تبعیت کنند. این یک بخش از این معرفت وسیع که در حدیث کساء وجود دارد. در بخش دیگر مولایمان علی بن ابیطالب(علیهما السلام) از رسول گرامی اسلام سؤال میکنند یا رسول الله! آیا این موقعیت این جایگاه که بنام کساء و عبا هست آیا فضلش عندالله چقدر است؟ آیا این جلوس ما این نشستن ما این موقعیت ما در حدیث کساء عند الله فضلش چقدر است؟ اینجاست که بخش دیگری از معارف را رسول گرامی اسلام ه ما تعلیم میدهد. میفرماید نام بردن از اینها محفلی ایجاد کردند که در این محفل نام اینها یاد اینها احادیث و بیانات آنها اخلاق و روحیات آنها اگر یاد بشود این اهل محفل از فوز و رستگاری برخوردارند فائزند. شیعیان ما پیروان قرآن و عترت که در محافلشان از این پنج تن یاد میکنند به آنها ارادت و عشق میورزند معرفت و آگاهی بدانها دارند و از آنها تبعیت و اطاعت میکنند آن محفلی که فراوان و فوق العاده باشد و پدر چنین لقبی به او بدهد.

اما آنگاه که میفرماید «فاطمة بضعة منّی من آذانا فقد آذانی» آن کسی که او را بیازارد منِ پیغمبر را آزرده است. «و من سرّها فقد سرّنی» اگر کسی زهرا را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است یعنی باید کاری بکنند که زهرا(سلام الله علیها) بفرماید که اگر امکان دارد بگویید بلال یک بار دیگر اذان بگوید. اذان بلال شنیدنی نبود. کاری کردند که این دسته از خواص از دوستان رسول الله و اهل بیت اینها خانهنشین و منزوی شدند. زهرا(سلام الله علیها) دلش برای اذان پیغمبر تنگ شد. فرمود اگر امکان دارد امروز بلال اذان بگوید. وقتی بلال شروع کرد به اذان و یک یک فقرات را برشمرد وقتی رسید به نام مبارک رسول الله گفتند بس است فاطمه دیگر مدهوش شده است. تمام شد! یعنی در این حد این مظلومیت بود.

میآمد کنار قبر پدر بزرگوارش عرض میکرد پدر جان، یا ابت! پدر جان! آن قدر بعد از تو مصائب بر من وارد شد که اگر این مصائب بر روز وارد میشد روز شب میشد «سرن لیالیا» این مصائب سنگین بود مصیبتها گاهی اوقات قابل تحمل است ولی گاهی اوقات آن قدر مصیبت سنگین است که انسان جز کلمه استرجاع «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون» نمیتواند او را آرام کند همواره با کلمه استراجاع بود. جریان غصب ولایت علی بن ابیطالب درِ خانه زهرا را آتش بزنند و بسوزانند آن خانهای که پیامبر هر روز صبح پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) هر روز صبح میآمد در مقابل این در میایستاد «السلام علیکم یا اهل بیت النبوه» به اینها سلام میداد به اذن الهی به امر اله همه آن درهایی که به سمت مسجد پیغمبر باز شد همه را بستند به امر خدا فقط یک در باز بود این دری بود که درِ خانه علی و زهرا بود «فی بیوت اذن الله ان ترفع» این بیتی که خدای عالم اذن رفعت به این خانه داد اینها چه کردند با این بیت؟ آمدند و معاذالله آتش آوردند درِ خانه را سوزاندند و با نانجیبی و ناجوانمردی تمام در را لگد زدند و زهرا در بین و دیوار آن شد که شد «یا فضة خذینی» آنجا علی را صدا نکرد. فضه را صدا کرد کار تمام شد.

احسنتم الحمدلله فیض در پیش است و دوستان هم عرض ارادت بیشتری خواهند داشت امیدواریم که این عرض ارادت کوتاه و مختصر را آن بانوی مکرمه و معظمه که دارای شفاعت مشفع است از همه ما به احسن وجه بپذیرد و همه ما را مورد شفاعت خاص خودش قرار بدهد.

«و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

 

[1]. الکافي(ط ـ اسلامي)، ج1، ص337.


​​​​​​​