مقدمه
حوزهٴ ادراك بشر بسيار گسترد ه است ؛ به گونه اي كه از نازل ترين دركهٴ ادراك، كه شناخت حسي است، تا عالي ترين درجهٴ معرفتي را كه دانش خاص و معصومانه ٴ وحياني است ، شامل مي شود. بدين رو بشر توان حضور در تمامي عرصه ها را به قدرت الهي دار ا است . از سوي ديگر، چون علم و معرفت، حقيقتي وجودي و از مقولهٴ هستي است ، نه چيستي و ماهيت، (ولو سئلت عن الحق فالعلم و الوجود شىء واحد ) ( اسفار ، ج ٦، ص ١٥٠ ) و چون وجود مش ّ كك است، علم نيز مش ّ كك و داراي مراتب نقص و كمال و قوت و ضعف
مي باشد (همان، ص ٢٨٥ ٢٨٦ ) و تمامي مراتب شناخت در طول هم اند و هر چه ميزان وجود و هستي انسان شديدتر و قوي تر باشد، مرتبه ٴ بالاترِ دانش و علم را حايز مي گردد. انسان با برخورداري از همه ٴ مجاري شناخت و ادراك، همه ٴ مدركات را در هر سطحي مي تواند در قلمرو نفس خود حاضر كند؛ خواه مدرك محسوس باشد يا متخيلِ موهوم و يا معقول و يا مشهود به شهود قلبي. به عبارت ديگر، هم مي تواند ماهيت اشيا را اگر ماهيت داشته باشند و هم مفهوم آنها را تصور كند و نيز مي تواند خود را در قلمرو وجودات اشيا
حاضر كرده، آنها را به علم شهودي ادراك نمايد . گفتني است که دست يابي به حقايق و ادراك آنها في الجمله و نه بالجمله نزد رئاليس تها و واقع گرايان امکا نپذير است.
معرفت عرفانی و معیارهای ارزیابی آن - سایت استاد مرتضی جوادی آملی
معرفت عرفانی و معیارهای ارزیابی آن
حوزهٴ ادراك بشر بسيار گسترد ه است ؛ به گونه اي كه از نازل ترين دركهٴ ادراك، كه شناخت حسي است، تا عالي ترين درجهٴ معرفتي را كه دانش خاص و معصومانه ٴ وحياني است ، شامل مي شود. بدين رو بشر توان حضور در تمامي عرصه ها را به قدرت الهي دار ا است .