سخنرانی استاد مرتضی جوادی آملی در شب شهادت امام رضا علیه السلام

03 09 2024 4661895 شناسه:

همزمان با شب آخر ماه صفر، سالروز شهادت امام رضا علیه السلام حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در محل مسجد امام حسن عسکری (علیه السلام) در تهران سخنرانی نمودند.

دانلود فایل صوتی

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمدلله ربّ العالمين، بارئ الخلائق اجمعين، باعث الأنبياء و المرسلين، رافع السماوات و خافض الأرضين، و الصلاة و السلام علي جميع الأنبياء و المرسلين، سيّما خاتمهم و أفضلهم حبيب إله العالمين، اباالقاسم المصطفي محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم و علي الأصفياء من عترته، لا سيّما خاتم الأوصياء، حجّت ابن الحسن العسکري، روحي و ارواح العالمين له الفداء، بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء إلي الله».

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلَاةً كَثِيرَةً نَامِيَةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِك‏».

پايان ماه صفر يادآور شهادت حضرت ابالحسن علي بن موسي الرضا(عليهما آلاف التحية و الثناء) است به اين ذوات قدسي تولي داريم و از معاندان و دشمنان آنان تبري ميجوييم. به روح مطهر حضرت سالار شهيدان حسين بن علي و همچنين آقا امام مجتبي(عليه السلام) و امام رضا و سرور کائنات خاتم الأنبياء و المرسلين رسول مکرم اسلام صلواتي اهدا فرماييد.

گرچه خداي عالم براي هدايت انسانها چراغي را و سراجي را که منير است و روشنگري تام دارد به بشر اهدا فرمود که رسول الله هديه الهي به بشر است اما او تنها يک معلمي نيست که بهترينها عاليترينها را در بهترين و زيباترين صورت به بشر هديه نموده باشد و براي هدايت آنها اين تحفه و ارمغان هدايت را براي بشر فراهم داشته باشد بلکه همراه با اين علم جهات عديدهاي را به عنوان اوصاف و ويژگيها براي پيامبرانش و خصوصاً رسول گرامي اسلام معرفي کرده و آنها را با اين دسته از اوصاف حميده براي بشر فرستاده است.

ملاحظه بفرماييد پيامبران مستحضريد که بر مبناي اصطفاء و انتخاب از طرف پروردگار عالم مبعوث ميشوند. اصطفاء و انتخاب يعني بهترينها نخبهها پاکترينها از طرف پروردگار عالم انتخاب ميشوند. يکي از شؤون الهي شأن اصطفاء است انسانها بايد خودشان را به شأن الهي نزديک کنند. شأني از شؤون الهي اصطفاء است اصطفاء يعني چه؟ شما الحمدلله که چه صوت خوب چه آيات خوبي را ما امشب استفاده کرديم از قاري شريف قرآن. اين اصطفاً يکي از ويژگيهاي پروردگار است «إن الله اصطفي» يعني چه؟ يعني خداي عالم انتخاب کرد. برگزيد چه کساني را خداي عالم انتخاب ميکند از بين همه انسانها؟ ما همديگر را که نميشناسيم ممکن است در بين شما عزيزان برادران و خواهران اولياي الهي باشيد ما که نميشناسيم. دلهاي پاک جانهاي پاکيزه قلبها پاک ضمير آرام و مطمئن به ياد و ذکر خدا اينها هستند در جامعه، ما که نميشناسيم اما خداي عالم «اطلع علي الأرض» خداي عالم طلوع ميکند و بهترينها را برميگزيند.

اصطفاء يعني آن پاکيزهترين و مصفاترين و بهترينها منتخب خدا هستند. انبياي الهي همينجور نيست که خداي عالم مثلاً چند نفر را انتخاب کنه بنام موسي عيسي ابراهيم اين همه از انبياء را، نه! اينها بايد يک رسالت فوق العادهاي را به بشر برسانند بايد از بهترينها نابترينها پاکيزهترينها از کساني باشند که ديگه بالاتر از اينها وجود ندارد سرآمد انسانها باشد. گفتند از بين همه انسانها انبياء. از بين همه انبياء، اولوا العزم. از بين اولوا العزم، رسول الله مصطفي است. چرا لقب شريفش مصطفي است؟ مصطفي چند مرتبه انتخاب شده. از بين همه موجودات انسان، از بين همه انسانها انبياء، از بين همه انبياء اولوا العزم، و از بين اولوا العزم يک شخصيت ممتازي همانند رسول الله انتخاب ميشود و ميشود حبيب الله. اينجور نيست که هر کسي را حق سبحانه و تعالي اختيار کند.

اختيار يعني چه؟ يعني خير است نيک است پاکيزه است انتخاب اختيار اصطفي اينها شؤون الهي است بهترينها را انتخاب ميکند رسول گرامي اسلام مصطفاي عالم وجود است. اين مصطفا چه ويژگيهايي دارد؟ چه خصائصي دارد؟ خداي عالم خصائص اين برگزيدهترين موجودات که شده سيد الکونين سرور عالميان نه تنها به عنوان سيد المرسلين است سيد يعني آن نوع برتر. نه تنها سيد المرسلين است سيد الأنبياء است، سيد الکونين است يعني اگر شما از آغاز هستي تا انجام هستي همه موجودات را همه کرائم الهي را از ملک تا فلک از عرش تا فرش هر کدام از اين مجموعه را بنگريد بالاتر از او و شريفتر از او نمييابيد. اين شده سيد الکونين. اين انتخاب شده براي چه؟ براي اينکه هدايت الهي را به بهترين وجهي براي بشر ابلاغ کند. اين انسان بايد چقدر عزيز باشد والا باشد متعالي باشد ويژگيهاي ممتازي داشته باشد.

﴿إِنَّا أَرْسَلْنَكَ شَهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا ٭ وَ دَاعِيًا إِلىَ اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِيرًا﴾، شما نگاه کنيد اين برخي از اوصاف کريمانه رسول الله است که دارد خداي عالم در کتابش که لسان وحي است و لاغير، اين اوصاف را براي پيامبر معرفي ميکند. ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَكَ شَهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا ٭ وَ دَاعِيًا إِلىَ اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِيرًا﴾ او يک چراغ روشنگر و يک آفتاب تابناک و تابنده است. او فقط و فقط شما را به خدا فرا ميخواهد ﴿وَ دَاعِيًا إِلىَ اللَّهِ بِإِذْنِهِ﴾ براي خودش نميخواند. نوعاً افرادي که ديگران را دعوت به خدا ميکنند خودشان هم يک سهمي ميخواهند داشته باشند. اين مبلّغ اين عالم يک سهمي ميخواهد. نه، ﴿دَاعِيًا إِلىَ اللَّهِ﴾ فقط و فقط ﴿وَ لكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَ بِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ؛[1] اين اوصاف خيلي اوصاف حميده است. خيلي ارزشمند است. اين آدمهاي ناب و خالص و پاک و پاکيزه از هر جهت که خداي عالم اينها را شسته و رُفته، تميز صاف و پاکيزه براي وحي و رسالتش کرده است.

حالا مريم(سلام الله عليها) يک پاکيزهدختري بود که در نهايت صفا و طهارت بود کسي در طهارت مريم(سلام الله عليها) ترديد نداشت او کسي بود که با احدي مساس نداشت وقتي خدا در باب مريم(سلام الله عليها) از طهارتش سخن ميگويد چون همه کسي که نميدانند بدون پدر، مادر بشوند و روح القدس در آنها بدمد و او را به عيسي مادر کند. يک انساني يک رحمي يک وجود مقدس و پاکيزه به تمام معنا که طهارت از سر و رويش ببارد. ﴿يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمين‏﴾. بناست يک کسي يک دختري يک خانمي در اوج طهارت در او پاکدامني و عفاف به جايي برسد که به يک شخصيتي همانند عيسي مادر بشود بدون پدر. چقدر بايد اين رحم پاک باشد چقدر اينجا. حالا جسم که هيچ. اين روحش از لطافت برخوردار است. وقتي از راه وحي به او خبر دادند که تو بناست مادر بشوي، گفت اي کاش من زنده نبودم و اين خبر را نميشنيدم من چگونه ميتوانستم ﴿وَ لَمْ يَمْسَسْني‏ بَشَرٌ﴾ احدي با من تماس نداشته.

﴿يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ‏﴾ خدا تو را انتخاب کرده از بين همه زنها و لکن اين طهارت براي مادر شدن به عيسي کم است بايد يک طهارت مضاعفي را خدا به تو بده تا با آن طهارت مضاعف لياقت و شأنيت مادر شدن به عيسي را داشته باشي. ﴿يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمين‏﴾ اين اصطفاء دو تا اصطفاء است دو تا انتخاب. يک انتخاب اول زميني، يک انتخاب ثاني آسماني و او آن وقت است که ميتواند به عيسي مادر بشود. چه عظمتي دارد مريم. ما که نميشناسيم ما که نميدانيم. موقعيت فوق العاده است براي اينکه يک کسي مثل عيساي روح الله که مظهر اماته و احياء است مظهر شفاي الهي است بناست به عنوان پيغمبر بيايد و در اين دامن پرورش يابد. ﴿إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني‏ نَبِيًّا ٭ وَ جَعَلَنىِ مُبَارَكا أَيْنَ مَا كُنتُ وَ أَوْصَانىِ بِالصَّلَوةِ وَ الزَّكَوةِ مَا دُمْتُ حَيًّا ٭ وَ بَرَّا بِوَالِدَتىِ﴾ من نسبت به مادرم با کمال نيکويي و خوبي بايد برخورد کنم ﴿وَ بَرَّا بِوَالِدَتىِ﴾ چه اوصافي ﴿وَ لَمْ يَجْعَلْنىِ جَبَّارًا شَقِيًّا﴾ من هرگز از باب جباريت و شقاوت نيستم. ﴿وَ جَعَلَنىِ مُبَارَكا﴾ خداي عالم مرا مبارک قرار داد هر کجا که باشم بابرکت هستم.

اينها صفات فوق العادهاي است که خداي عالم دارد معرفي ميکند که اگر بناست شما از عيسي تبعيت کنيد از موسي تبعيت کنيد از رسول گرامي تبعيت کنيد دلتان قرص باشد. يک آدم معمولي نيستند اينها. اينها درست است که زمينياند در ظاهر اين پسري دارد بنام عبدالله، مادري دارد بنام آمنه، نه! اين نگاه نخستين است اين بناست بيايد به جايي که در پيشگاه حق با برترين نوع از عصمت همراه باد. خداي عالم چنان او را شستشو ميدهد که وقتي وحي بر پيامبر نازل ميشد پيامبر ميگفت که ممکن است فراموشم بشود؟ نه. اي رسول من، سرعت نجو، شتاب نکن، من اينها را براي تو کامل حفظ ميکنم.

اين نوع از عصمت که مفسرين بزرگوار ما مثل مرحوم علامه طباطبايي و اينها ميگويند اينها سه مرتبه از عصمت را دارند. انبياي الهي سه مرتبه از عصمت را دارند. عصمت در مقام تلقي وحي. عصمت در مقام حفظ و عصمت در مقام ابلاغ. آن وقتي که از زبان مبارک يک معصوم يک نبياي يک رسولي بناست که وحي الهي ابلاغ بشود احدي در او راه ندارد. ما با شهابي و با رصدهايي اجازه نميدهيم. درست است ملاحظه بفرماييد، تا قبل از عالم وهم تا زماني که وحي در عالم عقل است احدي دسترسي ندارد. هر کس هست عقلياند مجرد هستند هيچ. اما به محض اينکه اين وحي دارد تنزل پيدا ميکند ميخواهد بيايد در حوزه وجودي رسول گرامي اسلام يا هر پيغمبري، ميآيد تا برسد به زبان مبارکش، اينجا جاي نفوذ شياطين است ولي خداي عالم فرمود ما رصد ميکنيم شهاب داريم و اجازه نميدهيم که شياطين بخواهند در اين فاصله رسوخ بکنند نفوذ بکنند و وحي را از آن خلوصي و عصمتش درآورند. اينجور که نيست بالاخره وحي ميخواهد بيان بشود تا زماني که در مرحله عقل است و به لفظ در نيامده به خيال و وهم نرسيده، احدي نيست، چون شيطان در آنجا راه ندارد.

آنجا عالم، عالم اخلاص است و مخلصين پاکيزهاند و اصلاً شيطنت وجود ندارد. ولي وقتي اين حقيقت ميخواهد بيايد تنزل پيدا کند در عالم ذهن يک پيامبر اينجا ممکن است شيطنتهايي باشد اما خداي عالم فرمود ما اسکورت ميکنيم ما نگهداري ميکنيم. فرشتههايي مأمور هستند تا اين وحي را سالم و دستنخورده و پاکيزه و معصومانه به اذهان و به فکر جامعه برساند. خيلي تشريفاتي که براي ابلاغ وحي هست سنگين است. آيت الله جوادي آملي کتاب دارند تحت عنوان «الوحي و النبوة» حالا اگر اساتيد بزرگوار هستند اينها را ملاحظه کنند که اصلاً فلسفه وحي چيست؟ و اصلاً وحي چگونه نازل ميشود؟ خيلي است، چون از ناحيه حق سبحانه و تعالي خدا را که ما چگونه ميتوانيم تصوير کنيم؟ وحي چهجوري بناست ابلاغ بشود؟ به زبان چه کساني؟ مگر زبان دارند؟ مگر نفس دارند؟ اينها حقيقت تجرده است. حالا وقت شما عزيزان را نگيرم.

اين بحثها بحثهاي عمدهاي است که در حوزه نبوت و رسالت وجود دارد ولي بحثي که الآن خدمت شما ميخواهم عرض کنم ميخواهم عرض کنم که انبياي الهي و مشخصاً رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله و سلم) مسئله رسالتش فقط اين نبود که وحياي بيايد و او اين وحي را تلقي بکند و بعد به جامعه بدهد و تمام بشود و برود. نه! ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَكَ شَهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا ٭ وَ دَاعِيًا إِلىَ اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِيرًا﴾.

يک آيهاي در قرآن هست آقايان، اين آيات را قاريان بزرگوار شما براي شما تکرار بکنند تا جريان نبوت را شما خوب با وجودتان لمس کنيد حس کنيد. شما قلب پاک و پاکيزه داريد ميتوانيد اينها را حفظ کنيد و با اينها انس بگيريد و از طريق انس با اين دسته از آيات با پيامبرتان ارتباط بيشتر برقرار کنيد.

استاد والد بزرگوار ما يکي از اساتيد ميگفت من هر شب جامعه دو رکعت نماز براي حضرت عزرائيل ميخوانم ثوابش را ميفرستم به حضرت عزرائيل که آن وقتي که ميآيد جان مرا ميگيرد مرا بشناسد و من راحتتر باشم. ما با پيغمبرمان ارتباط نداريم. يک صلواتي را همينجوري روي هوا ميفرستيم. نه! انس ميخواهد الفت ميخواهد رفاقت ميخواهد صميميت ميخواهد عشق ميخواهد محبت ميخواهد محبت چيز ديگري است اصلاً يک کيميا است ما باور داريم بله رسول الله است از طرف خداست اينها کافي نيست.

آيا شده که دو رکعت نماز بخوانيم اهدا کنيم به رسول مکرم اسلام؟ آيا يک زيارت خاص حالا همينجا در خانه فرقي نميکند حالا اگر توفيق داشت که ميرود اگر نه هر کجا که باشد اين زيارت ويژه، دو رکعت نماز، يا رسول الله اين را اهدا کردم به تو. اين دو رکعت نماز را، يک قرآن ختم کنيم اهدا کنيم به رسول الله. يک قرآن ختم کنيم اهدا کنيم به حضرت جبرائيل امين که او اين قرآن را براي بشر و پيغمبر(صلوات الله عليه) آورد. اينها رابطه ما را با اينها اصلاح ميکند. اينها را تصحيح ميکند ما را کامل ميکند. باعث ميشود ما در يک سطح ديگري و در يک افق ديگري ايمان داشته باشيم.

به هر حال ميخواهم به يکي از شاخصترين ويژگيهاي رسول مکرم اسلام اشاره کنم و ببينيم که اين پيامبري که اين ايام سالگرد ارتحال اوست و همچنين عزيزان و فرزندان و اسباط او امام حسن و همچنين آقا امام رضا(عليهما السلام) که حديثي هم از اين بزرگواران عرض کنم چه شخصيتي است؟

﴿لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ﴾ آيا ميدانيد اين پيامبري که ما براي شما فرستاديم کيست؟ «و لقد جائکم رسول من انفسکم» از خود شماست از جنس شماست بشر است انسان است. اما نه تنها مبلغ وحي الهي است نه تنها معلم است نه تنها مذکي و مربي است بلکه براي او بسيار سخت و دشوار است اگر شما معاذالله ايمان نياوريد. نگران شماست ﴿عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ﴾ خدا پيامبري فرستاده است که پيامبر بسيار علاقمند است بسيار مشتاق است که ما ايمان بياوريم و اگر معاذالله کاهلي کنيم توجه نکنيم به پيغمبر سخت ميگذرد ﴿عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ﴾ هرگز نميخواهد که شما خداي ناکرده مبتلا بشويد به عذاب الهي به مشکلات به سختيها.

الآن آقا امام زمان(ارواحنا له الفداء) اين چهره نوراني وجه اللهي تمام سختيها و دشواريهاي اين امت را و اين جامعه را و انسانها را و همه انسانها را او بايد اين معنا را تحمل کند. چنين دلي دارند چنين بزرگياي دارند ﴿لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ﴾ دارد پيغمبر را معرفي ميکند اين پيغمبر کيست؟ معلم تنهاست؟ نه. مربي و مذکي است؟ نه تنها اينها نيست. شاهد است مبشر است نذير است اينها هم هست اما «عزيز عليه ما عنتم» اگر شما خداي ناکرده بخواهيد به سختي بيافتيد چه در دنيا چه در آخرت به پيغمبر سخت ميگذرد. مبادا از ايمان و باور به خدا و توحيد فاصله بگيريد. ما وقتي جوانهاي ما نوجوانهاي ما از ايمان و از اعتقاد دلسرد ميشوند شايد خيلي احساس نگراني نکنيم. ولي براي اهل بيت و براي رسول الله آن قدر سخت است يک جوان شيعي يک دختر يا پسر شيعي که از خاندان علاقمندان به اهل بيت است اينها يک مقدار در ايمانشان سست بشوند نمازشان را باورهايشان را اعتقاداتشان را آنجور جدي نگيرند به پيغمبر سخت ميگذرد. ﴿عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ﴾ مشتاق است حريص است که شما ايمانتان را سست نکنيد علمتان را جهل نکنيد يقينتان را شک نکنيد. اينها خيلي مهم است. «لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا».[2]

اين خيلي مهم است اين ايمان خيلي ارزشمند است. هيچ واژهاي به اندازه ايمان در قرآن تکرار نشده است از بس اين امر ارزشمند و عزيز است. اين پيامبر گرامي اسلام آمده و دهها و صدها ويژگي را با خود همراه کرده که برخيها را الآن اشاره کرديم از جمله آنها که حيفمان ميآيد در اين شب آخر، از آن بهترينها و صفاياي اخلاقي او نگوييم. مستحضريد همه شما بلديد ميدانيد پيامبر گرامي اسلام فرمود «بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَكَارِمَ‏ الْأَخْلَاق‏»[3] من آمدهام تا مکرمتهاي اخلاقي را مکرمتهاي اخلاقي چيست؟ ما يک اخلاق بد داريم يک اخلاق خوب داريم يک اخلاق کريمانه. اخلاق کريمانه هم مراتبي دارد و آن مرتبه عاليه اخلاق کريمانه را آقا رسول گرامي اسلام مأمور است که به بشر ابلاغ دارد.

سه تا از آنها را عرض کنم. ببينيد اخلاق خوب يعني اينکه اگر کسي به شما خوبي کرد خوبي کنيد. اين اخلاق خوب است اما اخلاق کريمانه اين است که اگر کسي به شما بدي کرد در مقابلش خوبي کنيد. ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ،[4] سيئه يعني بدي. ميخواهيد بدي را دفع کنيد بدي را با بدي دفع نکنيد. بدي را حتي با خوبي هم دفع نکنيد. بدي را با بهترين وجه دفع کنيد عاليترين وجه دفع کنيد اين ميشود مکرمت اخلاقي. ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ يعني اگر ميخواهيد بدي را دفع بکنيد براي دفع بدي از شيوه بد بودن برخورد نکنيد. نه! حتي خوبي را هم نه. تو شاگرد مکتب پيامبري، او آمده است تا مکرمت اخلاقي را به تو بياموزاند فرمود: «ادفع» همين آيهاي که امشب تلاوت فرمود ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ.

آقا امام مجتبي(عليه السلام) فرمود «ثَلَاثٌ مِنْ مَكَارِمِ» سه تا خصلت را حضرت امام مجتبي(عليه السلام روحي و ارواح العالمين له الفداء) اينها چقدر عظيماند چقدر والايند. اينها با چه انسانهايي روبرو بودند. شما مثل اينکه يک چراغ را يک مجموعه ظلماني را روشن کنيد بعد همين مجموعه ظلماني اين چراغ را مدام سنگ بزنند مدام سنگ بزنند. فرمود «ثَلَاثٌ مِنْ مَكَارِمِ»  يا «من مکارم الأخلاق» سه تا خصلتهاي مکرمتهاي اخلاقي را امام مجتبي(عليه السلام) در اين حديث بيان فرمود.

فرمود: اگر به شما ظلم کردند «تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ»  اگر کسي به شما ظلم کرد شما نه تنها ظلم نکنيد نه تنها پاسخ او را به اينجور ندهيد بلکه نسبت به او عفو کنيد. عفو در مقابل ظلم مکرمت اخلاقي است. «وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ» اگر کسي رفاقتش را با شما به هم زد پشت کرد رو برگرداند محل نگذاشت شما مکرمت اخلاقي اقتضاء ميکند که شما نسبت به او ارتباط خودتان را برقرار کنيد. «وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ».

«تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ»  اين نوع از برخورد ميتواند جامعه را به کرامت برساند. ما شاگرد اين پيغمبريم؟ ما امت اين پيغمبريم؟ ما جامعهمان از اين اشتباهات زياد اتفاق ميافتد و در مقابل، از آن اين اشتباه را با يک اشتباه بزرگتر داريم جبران ميکنيم. اينجور شديم که همديگر را نميتوانيم تحمل کنيم. صبوري جامعه ما من از بزرگان و اساتيد جامعه پدران و مادران گرامي ميخواهم تحملشان را بيشتر کنند با بچههايشان بيشتر صحبت کنند از درِ دوستي و محبت، از درِ رفاقت. ما حوصله بزرگانمان کم شده کمتر دلسوزي ميکنيم کمتر. درگذشته واقعاً اين بزرگان در جامعه بزرگي ميکردند صبوري ميکردند تحمل ميکردند راهنمايي ميکردند. چرا در جامعه ما اين قدر مسئله جدايي و اختلاف و تفرق و ايها و اينها وجود دارد؟ نقش بزرگان ما نقش اساتيد ما، نقش پدران و مادران در اين رابطه بسيار کم شده است. آن کسي که ميتواند با سخنش با صبورياش با دلگرمياش اختلاف بين دو نفر را برطرف بکند و صلح و دوستي ايجاد بکند ميدانيد چقدر ثواب دارد؟ چقدر اجر دارد؟ اين همه روايات. اين کتاب مفاتيح الحيات آيت الله جوادي آملي مملو از اين دسته از روايات است.

ما آقايان، مفاتيح الجنان را ده مرتبه ميخوانيم اين مفاتيح الحيات را يک مرتبه هم نميخوانيم. اين ضرر است اگر مفاتيح الحيات در جامعه ما زنده باشد جامعه ما از اين اختلاف و تفرق و پراکندگي نجات پيدا ميکند. يک بينش فوق العادهاي را آيت الله جوادي آملي به جامعه داد. گفت: کنار مفاتيح الجنان يک مفاتيح الحيات لازم است. مفاتيح الجنان براي بعد از مرگ است. آقا، اگر دو رکعت نماز خواندي اين قدر ثواب دارد. اگر زيارت رفتي آن قدر ثواب دارد. آنجا رفتي بهشتي است آنجا رفتي حوري ميدهند آنجا رفتي قصور ميدهند همين از اين حرفهاست «إلي ما شاء الله». زيارت بخوان، دعا بخوان، نماز بخوان، روزه بگير و فلان. همهاش ثواب است خيلي هم خوب است خيلي هم ارزشمند است.

ولي ما در دنياي خودمان مانديم. روابط خودمان را بين پدر و مادر، بين همسر، زن و شوهر و بسياري از افراد جامعه، اين جامعه اسلامي واقعاً؟ جامعه انساني است؟ در غرب اصلاً به جامعه اعتقادي ندارند. باوري به جامعه ندارند. ما از جامعه گذرانديم به امت رسانديم. چقدر اين واژه فوق العاده و شريف است امت. رابطه بين انسانها «و کنتم خير أمة اخرجت للناس» اين را خداي عالم به ما گفته است به امت پيغمبر گفته: شما در بين امتها بهترين امت هستيد «و کنتم خير امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر».

اين ويژگيهاي يک امت عظيم اسلامي است ما خيلي در اين رابطه کند هستيم اگر جامعه ما شعارش اين باشد که ما شنيدههاي حيات همين مفاتيح الحيات را که ارتباط انسانها با همديگر ارتباط پدر و مادر ارتباط معلم و شاگرد ارتباط افراد جامعه با يکديگر، ارتباط با محيط زيست، ارتباط با طبيعت، ارتباط با آب، با خاک، با هوا. حالا با خدا و اينها بجاي خود محفوظ. همينها زندگي ماست. ما وقتي يک سفر ميکنيم ميبينيم که اين همه ببخشيد پلاستيکها و زبالهها و اينها اينجور در جادهها ريخته شده، اين حيات نيست اين حيات اسلامي نيست. اين مخالفت صريح آيات و روايات و ادب اسلامي دارد چرا اينکار را ما ميکنيم ما شرممان ميآيد وقتي گاهي وقتها اينها را ميبينيم. اينها از همين مردم دارد انجام ميشود. اين مفاتيح حيات ندارند. اينها زندگي خودشان را و حيات خودشان را با آموزههاي ديني هماهنگ نکردند.

خيلي از اينها انساني است عمده اينها انساني است اما دين اين انسانيت را شرافت بخشيد اين انسانت را به عظمت رساند. يک انسان متعالي ساخت. بخش قابل توجهي از اينها انساني است بحث محيط زيست نبايد در جامعه ما جدي گرفته بشود؟ اين همه مريضي اين همه آفت اين همه آسيب اين همه بيماري ميلياردها ميليارد تومان روز مصرف همين دردها و بيماريها و مريضيها و داروها و رفت و آمدها و اينها دارد ميشود و بخش قابل توجهياش را هم خود ما با بيتوجهي بدون اين آموزههاي اخلاقي و ديني و انساني به اينجا رسانديم. اين کشور نيست. چرا نبايد اين آموزهها را چه کسي بايد يکي از پيغمبر بهتر؟ اين قرآن عزيز که حتي در أکل و شرب هم به ما دستور ميدهد ﴿كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ﴾ شما نگاه کنيد اين تبذيرها اين اسرافها دارد با جامعه چه ميکند؟ يک عده غرق در فقر يک عده هم آنجور تبذير و اسراف. اينها معلوم است که ما مفاتيح الحيات نداريم. حالا شما بيا مفاتيح الجنان داشته باشد، مدام برو اربعين، مدام زيارت، مدام شب جمعه است دعاي کميل و روز جمعه هم دعاي ندبه. اين چه فايده دارد؟ آن کسي که مفاتيح الحيات نخواند و در متن زندگياش از مفاتيح الحيات بهره نبرد از مفاتيح الجنان بهرهاي نخواهد داشت. خودتان را زحمت ندهيد.

من به عنوان کوچکترين اين مکتب عرض ميکنم اگر اهل مفاتيح الحيات نيستيد به دنبال مفاتيح الجنان نباشيد. اين مفاتيح الحيات است که به ما درس زندگي ميدهد زنده باش انسان باش انسان شريف باش البته اين زيارتها اين دعاها اين مناجاتها اين نمازها اين روزها ميتواند براي تو بهشتهاي فراواني بياورد. تو وقتي همسايهات اينجوري است با برادرت قهري با خواهرت آشتي نميکني او دعوت ميکند قبول نميکني پشت ميکني پس مفاتيح الحيات نداري. پس براي چه اين را گفتند؟ اين مفاتيح الحيات حجتي است براي جامعه ما. اين مکرمتهاي اخلاقي است.

از امام رضا(عليه السلام) در پايان عرضم حديثي را از امام رضا بخوانيم فداي اين امام رؤوف، آن امامي که عالم آل محمد(صلي الله عليه و آله و سلم) است «سُئِلَ النَّبِيُّ ص عَنْ خِيَارِ الْعِبَادِ» از امام رضا(عليه السلام) سؤال کردند که بهترين بندگان چه کساني هستند؟ حضرت مسئول واقع شد «عَنْ خِيَارِ الْعِبَادِ» از بندگان خوب خدا چه کسانياند؟ ويژگيهاي بندگان خوب خدا چيست؟ « الَّذِينَ إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا» شش خصلت را امام رضا(عليه السلام) به عنوان بهترين ويژگيهاي بندگان خدا بيان ميکند.

اولي: اگر کار خيري انجام دادي کار حسني انجام دادي احساني کردي تفضلي کردي استبشروا، طلب بشارت کنيد. يعني خوشحال باشيد شادمان باشد توفيق پيدا کردي که کار خير انجام بدهي اين بسيار خوب است آفرين «إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا» کار خير انجام دادن خوشحال هستند شادمان هستند آدم از کار خير که توفيق آن را پيدا کرد بايد شادمان باشد. «وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا» اگر يک کار بدي انجام دادند استغفار ميکنند. ما متأسفانه کنار بدمان اين استغفار را انجام نميدهيم اين استغفار يک لايه تاريکي دارد. اگر اسغفار بکنيد اين لايه تاريک ميرود وگرنه گناه بعدي يک لايه ديگر، يک لايه ديگر، يک لايه ديگر، ميشود چرک. ﴿كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَي قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُون[5] چرک ميشود.

به ما فرمودند امام رضا(عليه السلام) شب شهادت آن حضرت است ارادت را معرفت را بساطت آن امام قدسي داشته باشيم و اين خبر را از حضرت بشنويم که «إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا» اگر نعمتي به آنها داده شد خدا نعمتي داد علمي داد ايماني داد هدايتي داد مالي داد هر چه کار خير که به آدم عطا شد که نعمت الهي است خدا را شکر کند. ﴿ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه‏؛[6] آقايان فکر نکنيم که حالا اين آقا اين دوست اين برادر آن خواهر آن نعمت را به ما داد. بله اينها مظاهر آن نعمتاند مجاري نعمتي هستند که ﴿ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه‏؛ هر نعمتي که به شما برسد از ناحيه حق سبحانه و تعالي است. «وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا» وقتي که نعمتي به شما داد شکر کنيد.

اينها ويژگيهاي بهترين بندگان خداست که از امام رضا(عليه السلام) ميشويم. «وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا» اگر به هر حال مصيبتي مشکلي سختياي مرضي چيزي به هر حال انسان است انسان در عالم طبيعت با اينها روبروست «وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا» اگر ابتلايي پيدا کردند مشکلي برايشان پيش آمد با صبوري و تحمل مسائل را پيش ميبرند «وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا» اگر غضبناک شدي عصباني شديد خودتان را کنترل کنيد و عفو و بخشش را به همراه داشته باشيد. چقدر اين عفو و بخشش خوب است. لذتي که در عفو هست در انتقام نيست. اين امام(عليه السلام) دارد با معيار خدايي زندگي ميکند. مگر وقتي که غضبناک ميشود ميگويد مگر نه آن است که ما از خدا ميخواهيم که خدايا ما اگر بدي کرديم تو عصباني شدي عيب ندارد عفو کن ما را. ما بايد عفو کنيم تا خدا عفو کند. اين ادب است.

اين ادبي که پريشب هم خدمت شما عرض کردم يک خانمي يک دخترخانمي آمد و دسته گلي را به امام مجتبي(عليه السلام) داد يک کنيز بود امام(عليه السلام) در مقابل اين دسته گل فرمود تو آزادي. عرض کردند که يابن رسول الله اين دسته گل از باب زادي. عرض کردند که يابن رسول الله اين دسته گل از باغ خودتان گرفته شده. گفت بله ولي خدا در قرآن گفت ﴿وَ إِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا.[7]

 اگر کسي به شما يک هديهاي داد يک هديهاي را که بالاتر است به او بدهيد اگر نه، در حد آن هديه هديه بدهيد. ﴿وَ إِذَا حُيِّيتُم اين ادب قرآن است. مگر نميگوييد که پيامبر اخلاقش اخلاق قرآن است يعني همين. همين را ما داريم.

امام مجتبي(عليه السلام) ادب را از خدا ميآموزد. در قرآن خدا دارد به انسانها اين ادب را ميآموزد اگر کسي به شما هديه داد يا کسي به شما سلام کرد گفت «سلام عليکم» شما بگوييد «سلام عليکم و رحمة الله». اگر گفت «سلام عليکم و رحمة الله» شما بگوييد «سلام عليکم و رحمة الله و برکاته». «إذا حييتم بتحية فحيوا بأحسن منها أو مثلها» اين ادب قرآني است ائمه ما همين هستند همين را در قرآن به ما دستور دادند. اينها ميتواند انسان را شريف کند عزيز کند در جايگاه بلندي برساند. ما در اين محافل و در اين مجالس داريم کسب فيض ميکنيم از سخنان و از اين سلوک و سنت و سيرت ارزشمند و متعالي که براي پيامبران ماست.

﴿الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ اين سوره مبارکه «اعراف» است اين را نسبت ما را با پيامبر ماست. ما پيغمبرمان را بايد با شنيدن سخنانش و إعمال سنتش در زندگي خودمان در مرام خودمان بزرگش بکنيم. حالا پيغمبر را شما تکريم بکن ببين پيغمبر چهجور تو را تکريم ميکند. چهجور در دنيا تو را تعظيم ميکند. تو پيغمبر را بگو چون پيغمبر اين کار را کرد من هم به تبع پيغمبر جايگاه عظيمي پيدا ميکني.

عذر ميخواهم وقت طولاني شد و جلسه سنگين، وقت شما گرفته شد. اميدواريم که إنشاءالله خداي عالم همه اعمال شما خدمات شما صدقات شما در اين دو ماه محرم و صفر که تلاش کرديد تا شعائر حسيني را شعائر نبوي و علوي و فاطمي و حسني و رضوي را احياء بکنيد إنشاءالله خدا به احسن وجه از همه شما بپذيرد و ذخيرهاي براي عالم شما و همه خدماتي که از طريق دوستان خدمتگزاران هيأت امنا و دوستاني که دارند انجام ميشود از همه به أحسن وجه بپذيرد. از سخنرانهاي شما از مبلّغين شما از قاريان شما از مداحان شما از خادمان شما از کساني که به هر حال در مسجد دارند خدمت ميکنند در تمييزي در نظافت در پاکيزگي در طهارت در نظم در انضباط و همه اينها شريف است همه اينها عزيز است خدايا به احسن وجه از همه اينها قبول بفرما و ذخيرهاي براي عالم قبر و قيامت همه ما قرار بده.

«السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِيَالَهُ بِالنِّيَاحَةِ عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَيْهِ» يکي از سلامهايي که ما به امام رضا(عليه السلام) ميدهيم همين سلام است. آقا امام رضا(عليه السلام) وقتي در مدينه تشريف داشتند و مأمور آمد تا حضرت را به مرو و خراسان ببرد حضرت متوجه هستند اماماند ميدانند که چيست. اهل و عيالشان را جمع کردند فرزندانشان را و فاميلهايشان را جمع کردند و به همه فرمودند که بر من گريه کنيد. «السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِيَالَهُ بِالنِّيَاحَةِ عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَيْهِ» حضرت که هنوز زنده بودند. قربان تو يا امام رضا يا امام غريب.

ميدانستند در تنهايي هيچ کس نيست آنگاه که مأمون ملعون تصميم ميگيرد که سمّ به حضرت بخوراند و آن سمّ اينگونه با بدن مطهرش رفتار کند ديگه کسي نيست نه فرزندي نه همسري نه برادري نه خواهري هيچ کس. «السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِيَالَهُ بِالنِّيَاحَةِ عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَيْهِ» قبل از اينکه شهادت به سراغ آن حضرت بيايد در مدينه رفت کنار قبر مطهر جدّش رسول گرامي اسلام و خواست از او وداع و خداحافظي کند. او عاشقانه و مشتاقانه قبر مطهر جدّش را بوسيد و وداع و خداحافظي کرد که چگونه در مقابل اين وضع بتواند تحمل کند. رفت و اين سفر را به مرو و خراسان انجام داد و چه گذشت بر آن امام چه سختيها و مشکلاتي را تحمل کرد اما يک روز به اباصلت گفت اباصلت مرا به مجلس مأمون دعوت کردند من ميروم اگر ديدي هنگام بازگشت عبا بر سر کشيدهام ديگه با من صحبت نکن. اما اگر ديدي که عبا بر سر ندارم من حالم طبيعي است.

اباصلت نگران، مردد در همين دم درِ منزل رفت و آمد ميکند ناگهان ديد امام(عليه السلام) از دور دارد ميآيد ولي عبا بر سر دارد در را باز ميکند حضرت ميفرمايد در حجره را باز کن. در حجره را باز ميکند حصيري بود چه حسيني است که امام رضا(عليه السلام) ميفرمايد من ميخواهم مثل جدّم حسين روي خاک جان به جانآفرين تسليم کنم. اباصلت درِ خانه را ببند و ديگه به احدي راه نده.

اباصلت نگران مترصد همينطور که نگراني دارد ناگهان ميبيند جواني وارد منزل ميشود عرض ميکند که اين در بسته است شما که هستيد از کجا آمدهايد؟ من جوادم فرزند امام رضايم از مدينه به مرو آمدهام تا با پدرم امام رضا خداحافظي کنم. درِ اتاق را باز ميکند چون امام را طبق اعتقدات و باور اماميه و شيعه، امام را بايد امام تجهيز کند غسل کند کفن کند و به خاک بسپارد. همين جاست که امام رضا(عليه السلام) ناگهان جوانش را در آغوش ميگيرد او را که فراغش برايش بسيار سخت و ناگوار بود دستش در دست او و وصايا را انجام ميدهد.

اما «بأبي أنت و أمي يا ابا عبدالله» اين بدن پاره پاره و صد چاک بيسر در سرزمين کربلا آقا امام سجاد(عليه السلام) براي به خاک سپردن ميآيد ميبيند عدهاي اطراف اين بدنها متحيرند ناراحتاند نميدانند نميشناسند حضرت فرمود نه، نگران نباشيد من همه را ميشناسم تکتک اينها را. شما فقط مرا کمک کنيد من اينها را به خاک بسپارم. اما وقتي نوبت به بدن مطهر ابي عبدالله رسيد به بني اسد گفت بني اسد! شما دست به اين بدن نزيد اين بدن حجت خداست اين بدن فرزند زهراست اين بدن فرزند رسول الله است. شما فقط يک حصيري يک بوريايي تهيه کنيد براي من بياوريد با من کساني هستند که کمک کنند حصيري فراهم کردند اين بدن کيست يابن رسول الله؟ اين بدن حجت خداست اين بدن حسين زهراست. بدن را آقا امام سجاد(عليه السلام) قطعه قطعه اين بدن را در حصير گذاشت وارد قبر شد اما ديدند خاک نميريزد از قبر آمدند بيرون ديدند اين طرف و آن طرف مينگرد ناگهان خم شدند انگشت حضرت را که بريده بود بر اين بدن ملحق کردند. بيرون آمدند بر اين بدن خاک ريختند و با انگشت مبارک نوشتند «هذا قبر حسين بن علي الذي قتلوه عطشانا» اين قبر حسين است که با لبان تشنه او را به خاک سپردند.

«أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي القَومِ الظَّالِمين»،‏ ﴿وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون‏. از مداحي استفاده ميکنيم بهرهمند ميشويم إنشاءالله که در اين مصيبت شهادت آقا امام رضا همه و همه مأجوريم.

«بالنبي و آله و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

 

[1]. سوره آل عمران, آيه79.

[2]. نهج البلاغه(للصبحي صالح)، حکمت280.

[3] . مجمع البيان، ج10، ص500.

[4]. سوره مومنون, آيه96.

[5]. سوره مطفّفين، آيه14.

[6]. سوره نحل، آيه53.

[7] . سوره نساء، آيه86.