مراسم عزاداری به مناسبت 8شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام با سخنرانی :حضرت حجت الاسلام والمسلمین استاد مرتضی جوادی آملی (ریاست محترم بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء)، امروز چهارشنبه 1402/1/29_مصادف با هشتم شوال 1445هجری قمری در حسینیه حوزه علمیه امام حسن عسکری علیه السلام شهرستان آمل برگزار گردید.
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين سي ما خاتمهم و افضلهم حبيب اله العالمين ابي القاسم المصطفي محمد، و علي الأصفياء المعرفته و ما خاتم الاوصيا حجة ابن الحسن العسکري روحي و ارواح العالمين له الفداه بهم نتولي و من اعدائهم نتبرأ الي الله».
جلسه بسيار ارزشمندي است، طلاب فضلا علما و اساتيد حوزه علميه اي که به نام مبارک حضرت امام حسن عسکري (ع) هست، در چنين روزي جمع شدند تا ضمن عرض تسليت و تعزيت به پيشگاه مقدس حضرت بقية الله الأعظم و تسليت به امت اسلام خصوصاً جامعه شيعي نگاه فرهنگي و علمي خودشان را به اين قضيه داشته باشند و ارائه کنند، 1344، دسته ظلم از آستين جهل بيرون آمد و چنين فاجعه اي را براي اسلام و بشيريت رقم زد، جسارت اهانت بي ادبي و توهين به حريم زوات قدسي که حيثيت هاي الهي دارند، و در عين حالي که افراد بشري هستند، اما جاني الهي و رباني دارند، و براي هدايت انسان ها و جوامع تلاش مي کنند، خب همانطور که مستحضريد، اينگونه که در تحقيقات اين مسئله آمد در خصوص اين حدم قبور مطهر ائمه از علما گرفته شد، يوم الحدم نامگذاري شده است، معاذلله اما مردم عادي اين جرأت را ندارند، حتي قدرت و حکومت هم اين جرأت و قدرت را ندارد که بتواند مستقيماً اين کار را انجام بدهد، و لذا اول فتاوا را از اهلش گرفتند 15 فتوا و مفتي فتوا داد به حدم اين قبور، البته در همان روزگار بزرگان از اهل اسلام و تشيع مثل شخصيت هايي همانند مرحوم آقا سيد محسين امين کتاب تحقيقي کشف الإرتياب رو در رد اين تفکر و اين انديشه باطل وهابي مرقوم فرمودند و همچنين مرحوم کاشف الغطاي بزرگ آشيخ جعفر کاشف الغطا اعلام مناظره کرد گفت من آماده ام از وهابيت هر کس در اين رابطه سخني دارد من آماده مناظره هستم و احدي هم در اين مناظره شرکت نکرد شخصيتي مثل مرحوم آشخ جعفر کاشف الغطاي بزرگ که خب مستحضريد حضرت آيت الله واعظ والد بزرگوار ما خيلي به اين شخصيت و به اين خاندان علاقه دارن و اهتمام دارن چون اين ها به اسلام و تشيع خدمت کردند و ارادت نشون دادن هم مناظره علمي در حقيقت و هم کتاب غني و قوي بعد هم در دوره هاي اخير هم که از حضرت آيت الله سبحاني دام ذله اون کتاب آيين وهابيت هم نوشته شده است حوزه هاي علميه بايد که در مسير انديشه هاي بلند و متعالي دين رسالت و بضاعف خودشون رو به درستي بشناسند براي انجام اون ها هم اقدامات لازم رو انجام بدهند، به ذهنم آمد که در چنين جلسه اي که در محضر اساتيد بزرگوار هستيم در محضر طلاب و فضلاي اين مدرسه و مديريت محترم هستيم يه بحثي رو تحت عنوان آسيب شناسي حوزوي براي خودمون داشته باشيم امروزه با توجه به شرايط فرهنگي سياسي و اجتماعي حاکم مستحضريد که چگونه حوزه هاي علميه رو در معرض قرار داده اند، و اگر ما از درون خودمون رو نشناسيم و آسيب ها و ضعف ها و نواقص خودمون رو نيابيم و در صدد رفع اون نواقص و آسيب ها نباشيم و اون ها رو جبران نکنيم اتفاقات سنگيني مي افتد که بعضا شاهد هستيم، چه رفتاري و چه گفتاري هم گفتارهاي ما هم اکنون در رصد دوست و دشمن است هم رفتارهاي ما وضعيت ما حوزويان رو داره به شدت مورد آسيب قرار ميدهد، حوزه که آسيب ببينه طبعاً آسيب مي بينه طبعا جامعه آسيب مي بينه همون بلايي که به سر مسيحيت آمد و کليسا آسيب شناسي نکرد وضعيت خودش رو رصد نکرد نظرات مردم رو و کارشناسان رو و دلسوزان رو از درون و بيرون مورد توجه قرار نداد ديگه کليسا تبديل شد ببخشيد خيلي جسارت است من چون خودم شاهد بودم در روسيه به محل استران و امثال ذلک و اين خطري است که و اين تهديدي است که همواره براي همه اديان وجود دارد، بارها و بارها مانند بزرگوار ما در خصوص همين آمل فرمودند در دوران رضاشاهي همين مساجد و حسينيه ها تبديل شده بودند به انبار کنف انبار شاهين همين ها همين حسينيه همين مسجد و احدي هم سخن نگفت و دم نزد همين مسجد جامع همين مسجد هاشمي مسجد آق عباس، بر اساس تاريخ ملاحظه بفرماييد آقا بارها و بارها مي فرمودند که اين مسجدها تبديل شده به انبار شاهي و انبار کنف و امثال ذلک، اين مسئله اي است که اگر حوزه ها به خود نيان و آسيب هايي که متوجه حوزه ها هست عرض مي کنم مصيبت ها و آسيب هاي گفتاري و رفتاري اگر متوجه نباشيم و در صدد رفع و دفع اون ها نباشيم تهديدها جدي است اونچه که جريان شنيع و وقبيح وهوييت رو در هشت شوال هزار و سيصد و چهل و چهار رقم زد عرض کرديم که اين دست ظلم بود اما از آستين جهل و حوزه هاي اون ها بيرون آمد از کساني که قدرت ، اين اولاد پيامبر مکرم اسلام که سال ها و قرنه ها مورد احترام و تکريم بوده است رو اين گونه تخريب بکنند و چندتا سنگ بگذارند و اين ها و تا الان هم نشد.
يک بحثي رو در خدمت شما طرح مي کنم آغازش رو اما حضور اساتيد گرانقدر از يک طرف و خود شما فضلايي که در حوزه هستيد و جامعه هستيد و مي دانيد اين ها رو به عنوان مباحث آسيب شناسي حوزوي به صورت رسمي نه يک گفتگوي طلبگي به صورت رسمي و قاطعانه آسيب شناسي بشه و بيان بشه برخي از آسيب هاي جدي و کلان رو بنده عرض مي کنم تا اون موقعي که فرصت هست و جناب آقاي احمدي اجازه فرمودند بعد ما در حقيقت جلسه رو ختم مي کنيم اما ادامه جلسه با خود حضور اساتيد بزرگوار و طلاب و فضلا اولين آسيبي که متوجه حوزه ها هست عبارت است از عدم تفقه کامل و شايسته نسبت به دين حوزه ها براي اين منظور آمدن ديگه آمدن تا از باب « لِيتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِينْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيهِمْ» حرکت کن کنند اگر اين جريان تفقه فقيه شدن در جنبه هاي مختلف دين حاصل نشه و مسائل از منظر مباحث علمي و دستگاه علمي ارائه نشه اين خطرات و آسيب هاي جدي گفتاري رو براي ما ايجاد مي کنه من يک نمونه عرض کنم خب شما همه الحمدالله اهل تبليغ هستيد و احاديث نوراني اهل بيت عصمت و طهارت نام شريف اين چهار امام بزرگوار رو اجازه بديد ببرم در چنين روزي که به متعلق به اون ها است حضرت ابا محامد امام مجتبي عليه السلام حضرت امام سجاد علي بن الحسين زين العابدين عليه السلام حضرت امام باقر عليه السلام و حضرت امام صادق عليه السلام، اين حضرات گرانقدر که منشا خير و رحمت و عظمت بودن و اين ها توحيد حقيقي رو به جهان بشريت معرفي کردن خب اين ها مسير تفقه رو و عالم شدن رو به ما آموختن شما بزرگواران الان به خودتون اجازه ميديد که يک حديث فقهي و يک روايت فقهي رو بدون اينکه از دستگاه فقه بگذرونيد ببريد بالاي منبر براي مردم بگويد، هرگز ميگه خب اين حديث يا روايت فقهي است، اين رو بايستي که فقيه بررسي بکنه اين معارض داره ، نداره، عام داره خاص داره ناسخ داره منسوخ دارد، مطلق داره مقيد داره ظاهر داره باطن داره اين همه مسائل اصولي و فقهي که براي يک حديث هست به احدي از ما اجازه نمي دهد که ما يه حديث فقهي رو که خيلي راحت آقا نماز صبح دو رکعت نمي تونيم بگيم چرا چون اين بايد از گذرگاه تفقه بگذره فقيه بايد در دستگاه فقه ببره و بر اساس اسلوبي که در دستگاه فقه امروز رايج است اين رو بررسي کنه آيا اين حديث اصلا اعتبار دارد سنداً رجالا و ديگر مباحثي که يک حديث هست؛ بنابراين اين علومي که به نام علم فقه و اقمارش علوم اقماري علم حکمت علم کلام علم عرفان مگر ميشود هر حديثي عرفاني رو آدم ببره بالاي منبر بر مردم بخونه اين علوم براي آن است که اون تفقه معنا پيدا بکنه تا ما فقيهانه وارد يک بحث نشديم نمي تونيم اظهار نظر بکنيم، امروزه آسيب جدي که متوجه حوزه ها هست اين است که اون فقاهت شايسته فقاهتي که زيبنده چنين ديني با اين دقت هست اين تفسير هشتاد جلدي که الان الحمدلله به عنوان يک منبع معرفتي کلان آمده اين به عنوان زيرساخت فکري حوزه هاي علميه و جوامع علمي ما است اگر ما تا الان اگه تفسيري در اين سطح نداشتيم اگه اشتباه مي کرديم خب اما الان ديگه جا برا اشتباه نيست اين آثار الحمدلله منتشر شده و بايد در اختيار محققين و فضلا قرار بگيره کار علمي بکنند و تا کار علمي نشده سخني اگر گفته بشود يک گفتار ناصواب ممکن است در بياد و بعد ملاحظه مي فرماييد که يک سخن از يک سخنران چگونه مي تواند زلزله اي رو براي جامعه علمي ايجاد بکند خيلي با دقت با حساسيت با ملاحظه و در يک کلام فقاهتي که مقبول جامعه علمي و حوزوي هست و اين علومي که توجيه شده اين علمي که توليد شده براي همينه ما مي تونيم يک مسئله کلامي يک حديث کلامي به اعتقادي رو بدون اينکه از دستگاه علم کلام خارج بشه، الان متاسفانه خب خيلي ها چه بازار درست کردن در خصوص همين مسائل عرفاني يک دو تا حديث عرفاني و شهودي و کشفي و اينا رو نمي دونم از کجا پيدا مي کنم بدون اينکه از دستگاه عرفان بگذرونند، همين والد بزرگوار ما هم از استاد جناب آقاي رجايي تشريف دارن وقتي مي خواستن تمهيد القواعد و فصوص رو تدريس کنن از بين طلبه هايي که سي چهل سال خدمت ايشون بودن انتخاب کردن و خيلي ها آمدن نامه از اون ور اون ور آوردن و از آقا عذرخواهي کردن و گفتن اين براي عده خاصي است، خدا ناکرده ممکنه زمينه لغزش فراهم بشه اجازه ندادن مگه هر کسي ميتونه منبر بره و حديث عرفاني بخونه حديث شهودي و کشفي بخونه اين دستگاه خيلي لغزنده است و مي بينيد که الان چگونه داره جامعه رو مي لرزونه چقدر افراد با ذوق ميان با شوق ميان دوتا پله ميان جلو پله سوم ديگر نمي تونن مي افتند ساقط ميشن از اعتقاد دست برميدارن تا دستگاه عرفان بر احاديث و آيات و رواياتي که در اين زمينه است حاکم نباشه و از گذرگاه فقاهتي به اين معنا گذر نکنه ما حتما دچاره اشتباه گفتاري مي شويم و حرف هايي که بعضا مشاهده فرموديد ملاحظه فرموديد از زبان جاري مي شود مگر راحت است، اين يک آسيب بزرگي است که حتي همين وهابيت حوزه هاي وهابيت به جهت عدم شناخت توهين، اين کشف الارتيام رو مرحوم آقا سيد محسن امين براي چي نوشت؟ براي اينکه شما نمي دونيد که توحيد يعني چي و فکر مي کنيد که متوسل شدن به اين ها و طلب شفاعت کردن از اين ها آسيبي به حريم توحيد مي زند معاذ الله خب اين مسئله اي است که در حقيقت قابل توجه که بايستي بهش ملاحظه بشه و بعنوان يکي از آسيب ها که حالا انشالله در بحث هاي بعدي خودتون اين رو دنبال مي کنيد آسيب شناسي حوزه حوزه هاي علميه که از جمله اون ها عرض کردم به يکي از اون ها مسئله عدم تفقه شايسته و مناسب نسبت به مسائل ديني است. آسيب ديگر عبارت است از عدم جامعيت حوزه هاي ما و اين يک آسيب ديگري است که متوجه است ملاحظه بفرماييد دين يک مجموعه واحد و منسجم است و اين مجموعه واحد دارن همديگر رو تاييد مي کنن و بر اساس هم افزايي دارن همديگر رو پوشش مي دهند، و احيانا اگر نقصي از طرف ما مشاهده بشود اون ها تکميل مي کنند ما الان اين سه چهار دهه اخير چقدر مباحث تحت عنوان فقه و اخلاق توي يک حوزه فقه درس بشه هر روز هر روز هر روز اما از اخلاق حالا اگه يک پنجشنبه اي يه کسي اومد يه مواعظي رو گفت اخلاقي نيست که اخلاق يک علم است و به تعبير استاد يک که علم برهاني است موضوع علم اخلاق نفس است و آنچه که در هدف اين موضوع و اين علم گفته شده است سعادت و شفت انسان کم بحث نيست، هيچ وقت در باب فقه نگفتند که هدف از علم فقه وصول به سعادت و دور شدن از شقوات است که اين رو راجع به اخلاق ميگويند، مگه جامعه رو ما نمي خوايم به سعادت برسونيم خب اخلاق به عنوان يک علم خب کتاب هاي عظيمي در اين رابطه نوشته شده کتاب هايي که جناب غزالي نوشتن و کتاب هايي که مرحوم فيض و ديگران نوشتن اين معراج السعاده و اينا براي چيه اينا کتاب هاي شريف اخلاقي است که حوزويان بزرگ ما نوشتند و الان براي ما يک کتاب منبري شده مسئله حقوق، امروز انسان مدرن رو تعريف مي کنند ميگن انسان مدرن اون انساني است که از تکليف گذر کرده به حق رسيده انسان مدرن است که خودش رو ديگه زير بار تکليف ندونه بلکه براي خودش از ابتدا حق قائل بشود، تکليف چيه انسان مدرن اينه خب اين رساله حقوق امام سجاد عليه السلام به اين عظمت با اين هيبت با اين جلال و شکوه که يونسکو هم در حقيقت براي خودش ثبت کرده اونجا اين الان نبايد به عنوان پايه درسي حوزه هاي علميه باشه و ما کنار فقه اخلاق بخونيم حقوق بخونيم و اين ها رو مکمل فقهمون بدونيم، خب يکي از ضعف هاي جدي حوزه ها است آسيب هاي جدي حوزه ها است، حوزه اي که درش اخلاق و حقوق خونده نشه اين حوزه بدون شک ترديد نيست قاطعانه عرض مي کنم اين حوزه حوزه مطلوب نيست و انحراف قطعا براي او است، مثل اينکه يک ماشين روي يک شهر بخواد حرکت بکنه، فقه و اصول بسيار خوبه ولي فقه و اصول نسبت به مجموعه دين يک بخش از اون هستش بسيار لازم بسيار ضروري اما ما براي اينکه يک دين کامل داشته باشيم اين رو بايد توجه کنيم از ويژگي هاي ممتاز والد بزرگوار ما و اينکه در حوزه ها الحمدلله درخشيدن اين است که در همه اين جنبه ها از فقه تا عرفان از عرفان تا فقه بر اساس دستگاه هاي علمي حرف مي زنند سخن ميگويند کتاب مي نويسند کتاب هاي فقهي ايشون کتاب فلسفي ايشون کتاب هاي کلامي ايشون کتاب هاي عرفان کتاب است، اينجوري نيست که مثلا يه مطلبي گفته باشه يک سخنراني اي داشته داشته باشند که مثلا يه بزرگواره سخنراني کرده کتاباي سخنراني خودشو بنويسه اين که نه يه علم است، يک ده تا محقق پانزده تا محقق کنارش کار مي کنند به شبهات به اشکالات به سوالات پاسخ مي دهند، و اين ميشه يک علم و اين هم مسئله جدي است که ما بايد بهش بپردازيم و حوزه اي که از اين جامعيت برخوردار نيست اين حوزه حوزه مطلوب نيست بارها و بارها حالا حتما ملاحظه فرموديد حضرت استاد در ديدارهايي که داشتن در جمع همين طلبه ها مي فرمودند که خيلي خوب «العلم فريضة على كل مسلم ومسلمة» که اين تاي فريضه رو مي فرمودند که تاي مبالغه است بسيار خوب، خب يعني چي بخونيم ما اگر علم فريضه هست علم چيه علم چيه، مي فرمايند که علم بر سه قسم هست يا عرض کنم که مسائلي است که به احکام ما برمي گرده سنة القائمة فريضة عامله، آية المحکمة آيت المحکمه به معارف برمي گرده فريضه عامله، و سنة قائم، فريضه العامله، به واجبات مان برمي گرده و سنة القائمه به مباحث اخلاق و حقوق برمي گرده و وقتي فقه هم که مي گوييم يعني اگر گفتيم فقه در زمينه هاي مختلف علوم پزشکي و هندسي و طبيعي همه و همه زير شاخه هاي اين علم فقه به عنوان امور کارشناسي برمي گرده همه علوم هستند و بايد به اين توجه بشه بنابراين ما از يه طرف بگيم العلم فرية بعد بگيم علم هم سه قسم است، فقطد به تعبير حاج آقا مي فرمايد آيت المحکمه فقه و اصول فريضة عادل فقه و اصول، سنة القائم فقه و اصول، اين حوزه حوزه مي شه؟ اين حتما مسئله را بايد با جديت ، اين يک آسيب است، و اين رو از منظر آسيب شناسي دارم عرض مي کنم که اگر جريان وهابيت دست به يه همچي حرکت هايي زد، اين بعيد نيست که از حوزه هاي ما هم خدا نکرده هميشه حرکت هاييت بشه بله ميشه يک حوزه اي که عقل درش نباشه حکمت درش نباشه معارف درش نباشه اخلاق براشق نباشه چاقو به دست مي گيره گرز به دست مي گيره بله دست حوزه ها دادن اگر در آن حوزه فقاهت صرفي که بدون اخلاق است بدون حقوق است بدون معارف است بدون عرفان هاي آنچناني شايسته هست اين اتفاق ها خواهد افتاد؛ بنابراين آسيب گري اينکه متوجه حوزه هاي علميه هست اين است اين، علومي که براي حوزه ها هست به عنوان علم جالب بايد معرفي بشه از آن تخصص مي گيرند خب اين خيلي خوبه اما تا سطح سه حتي سطح چهار بعد انشالله اگر تخصص تفسير گرفت يا کلام گرفتي يا مثلا معارف ديگر ولي اين ها بايد همه ما طلبه ها اينا رو در حقيقت اونم با اين وضعي که حضرت استاد فرمودند جمع سالم داشته باشيم جمع سالم داشته باشيم اين هم يک آسيب ديگري؛ يک آسيب ديگر عرض کنم عرض مي کنم آسيب شناسي حوزه ها امروز از همه وقت ها بيشتر است و اگر جريان وهابيت از درون خودش يک آسيب شناسي جدي داشت پونزده تا فتواي اون چناني صادر نمي کرد که امروز جامعه انساني رو به اين رنج و مصيبت بکشاند.
مسئله ديگر که امروز ما حالا اگر دوستان مجموعه ي اسرار رو رصد کرده باشن ما در ديدار نوروزي امسال با مجموعه خودمون يک ديدگاه فکري و فرهنگي رو به عنوان شعار فرهنگي سال خودمون قرار داديم اگر دوستان لطف کنن از طريق پايگاه اطلاع رساني اسرا دنبال بکنند مي بينند که اون موضوع موضوع بسيار مهمي است من فقط يه اشاره اي بکنم چون زمان ديگه تمام شد و هم اونجا رو يا حقيقت بعنوان موضوع چون ما اعلام کرديم اگر کساني در اين رابطه در سطح مقالات علمي پژوهشي کار بکنند و در اين رابطه مقاله اي رو تنظيم کنند ضمن اينکه مجله اسرا مجله حکمت استراک مجله ي علمي پژوهشي است منتشر مي کنه يه جوايز شايسته اي هم ان شا الله تعلق خواهد گرفت و اون اينه خب ما الان همونطوري که حضرت استاد در اين کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت ديني بيان فرموده اند ، فرمودند که ما به عقل احتياج داريم بدون ترديد اما عقل به تنهايي کافي نيست و منبع معرفتي اصيل وحي است که عقل در کنار وحي يک عقلانيت وحياني توليد مي کند و اين عقلانيت وحياني باعث مي شود که راه معرفت اصيل براي ما حاصل بشود؛ اومانيسم که الان مکتب قاهر جهاني است از کجا شکل گرفته همين کليسا آسيب شناسي نکرد و خودش رو به رغم اينکه تک تک اين بزرگان علوم بهشون مي گفتند قدرت خودش رو با قدرت با حکومت نميشه با قدرت و حکومت براي هميشه جلو رفت تا يک مدتي ميشه اما شما الان قرون وسطا رو نگاه کنيد به جد حتما کشورهاي خارجي تشريف برديد يا ميريد مي بينيد به جد نميشه از دين اصلا حرف زد دين چيه تا مي گويند دين به ياد قرون وسطي مي افتند، و قرون وسطي اون کار مهمش اين بود که عقل رو سرکوب کرد انديشه بشري رو پاي مال کرد و گفت هر چه که هست از عالم غيب مياد و کليسا است که عالم غيب را مي شناسه و حرف عالم غيب رو به بشر منتقل مي کند هي عقل را سرکوب کردن هي عقل را سرکوب کردند هي عقل رو سرکوب کردن، بعد قضيه اومانيسم اتفاق افتاد با اومانيسم آمد دين رو راساً کنار زد الان کسي به حرف دين بعد از چند قرن حرف نمي تونه بزنه؛ اين بحث رو ما با دوستان جناب آقاي روح اللهي در جلسه پريروز که گذرونديم چون ما اين مسئله رو مطرح کرديم آقاي روح اللهي گفتن که اصلا کسي شما مي خوايد مطرح بکنيد که مثلا وحي رسيدگي کنيد، اينا ميگن ما از اين گذشتيم وحي چيه وحي يعني ارتباط انسان با جهان ماورا طبيعت ما ماوراي طبيعت رو گذاشتيم کنار و طبيعت فقط عقل توشه و بايد با عقل کار بکنيم تمام شد و رفت، اين افراطي است که به اين تفريط کشيده مي شود سخن اينه که بايد به عقل اون جايگاه اصلي که براي او تعيين شده نه بيشتر و نه کمتر به عقل فرصت داد اجازه داد بياد تو ميدان در اون ميدان هايي که مخصوص او است مثل مسائل علوم طبيعي علوم رياضي خب حرف بزنه از اون زماني که قانون جاذبه مطرح شد و گاليله و امثال ذلک سرکوب شد سرکوب شد تا رسيد به جريان قرون وسطي و بحث اومانيسم مطرح شد آنچه که بر ما لازم است امروز همين اين است که علم هم آسيب شناسي بشه و به عقل و نققل به هر کدام به ميزان خودشون بها و اهميت داده بشه هي ما به نقل و اي روايت و هي روايت اما از استدلال ها و براهين عقلي اعتناي به عقل در حقيقت دست برداريم و بکاهيم و کاهش بديم ارزش عقل رو ، عقل اينجا اشتباه مي کنه عقل فلان است، و بگذارم کنار يک اتفاق سنگين خواهد افتاد که که اگر آسيب شناسي در دوران کليسا ها مي شد اين جور نبود که الان کليسا همه موقعيت خودش رو از دست بده و وا بده با جريان هايي مثل همجنس گرايي و اين ها همراه بشود، اين همجنس گرايي چيزي بود که کليسا اولين پرچم مخالفت رو داشت اما ديگر کم کم کم کم عقب آمد و عقب نشيني کرد و الان ديگه مي گويد چه اشکالي داره، اين گونه از مسائل هست بنده فقط يه روسي از مسائل آسيب هاي حوزوي رو به اين نيت بيان داشتم و عرض کنم که به گروه بزرگاني مثل مرحوم آقا سيد محسن امين و مرحوم کاشف الغطا که تلاش علمي اون ها در اون روزگار از جبهه فرهنگي خبر داد حالا ما با يک تشري با يک توحيدي يا چيزي در مقابل وهابيت اين حرکت رو تقبيح بکنيم اين کار ما نيست کار حوزه ها کار کتابي مثل کشف الارتياب است يا کتابي مثل منهج الرشاد است که بزرگان ما نوشتند و مناظره هاي قوي است که جناب مرحوم کاشف الغطا اعلام کردند.
از حضور همه دوستان طلبه و سلام و دعاي حاج آقا رو که ديشب هم عرض کردم که يه همچين جلسه اي هست خدمت شما دوستان فضلا طلاب خوب عرض مي کنم و رسالت سنگين شما را رسالت دشواري که الان عهده شماست براي پاسداري و صيانت از دين تبيين دين دفاع از دين به رغم همه مشکلاتي که الان خب همه شاهد هستيم از اينکه اين همت رو داريد و داريد تلاش مي کنيد تا از مرزهاي دين صيانت کنيد حفاظت کنيد هم دعا مي کنيم خدا بيش از پيش شما را تاييد بکند و واقعا حوزه رو گرامي بداريم حوزه رو محترم بشماريم درآمد و شده خودتون در زي طلبگي خودتون حوزه با اين ها محترم است، شما نگاه نکنيد که افرادي که از کنار حوزه ردند مي شوند بي تفاوتند نه دقت مي کنند در گفتگوي شما در سوار شدن ماشينتون در وضع ماشينتون تميز بودن لباس تون تميز بود در ماشينتون آمد و شدها تون رو گفتگو تون شوخي ها تون جدي ها تون عصبانيت تون خوشحالي تون همه اين رو دارن رصد مي کنن و اين ها باعث مي شه که يک حوزه اگر درست رعايت بکنه يک حوزه محترم باشه حوزه که محترم شد دين محترم است؛ من يه جمله اي که هي دو دل بودم ترديد داشتم بگم يا نگم اين رو ميگم خدمت شما که بدونيد اين چيه، يکي از افرادي که خب يه و موضوعات سنگيني هم گاهي وقتا به اصطلاح مي دهد اين دفعه به دفتر ما اعلام کرد که اين وجوهات هست ولي به شرط اينکه به طلبه ها ندهيد، بعد از اين قضاياي اخير به شرط اينکهبه طلبه ها ندهيد،حضرت آقا فرمودن اين وجوهات که شرط نداره که نميشه شرط گذاري کرد، ولي خب اون هم که حرف مي زد همچ نيتي کرد اين چيه براي اينکه اگر يک گفتار ناصوابي يا رفتار ناصوابي از يک حوزوي شناخته بشه اين تا اين حد احيانا اثر مي گذارد به يک مرجع هم مي گن که اون هم بهش اعتقاد داره سال ها داره وجوهات مي دهد شما را خرج مسجد کنيد خرج حسينيه کنيد به اينجا نديد خب اين کار عظيم مدرسه حجتيه که واقعا تو اين شرايط حضرت آقا داره ايثار مي کنه با چه سختي اين مدرسه اي شا الله چي زودتر تاسيس بشه ايجاد بشه خب براي حفاظت از دين است ديگه ديانت است ديگه و اگر يک نفر مواظب حرکتش رفتارش نباشه يک حوزه از چشم بيفته دين از چشم مي افته و اين بسيار خطرناکه ما موظفيم که حوزه ها رو محترم بدانيم با آمد و شد هايم با ادبياتي که در اين رابطه داريم ان شا الله به نحو احسن بتوانيم اداره بکنيم و پيش ببريم اميدواريم که خداي عالم يکايک شما برادران بزرگوار اساتيد گرانقدر رو محترم که لطف فرمودين تشريف داريد، مديريت محترم و همه ي همکاران شان را بيش از پيش تاييد بفرمايد و از موفقيت هاي شما بود از کاميابي هاي شما در بخش هاي مختلف علمي تبليغي فرهنگي همه بهره مند بشوند و استفاده کنند، و ان شا الله مايه چشم روشني حضرت بقيه آيت الله الاعظم ارواح من سواه فداه باشيم به حرمت صلوات بر محمد و آل محمد.
