حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی؛ استاد حوزه و رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء ۷ مردادماه در نشست علمی «بایدها و نبایدهای تحصیل در علوم عقلی اسلامی با محوریت حکمت متعالیه» با بیان اینکه هرقدر بیشتر پیرامون حکمت متعالیه میاندیشیم میبینیم بیشتر جای کار دارد، گفت: هرقدر جامعه حکمی ما بتوانند ویژگیها و امتیازات این حکمت را دریابند در فراچنگ آوردن آن تلاش خواهند کرد و از آنجا که مبنای علمی جامعه ما و حتی بشری خواهد شد لذا باید با این حکمت آشنا شویم.
وی افزود: این حکمت از زمان موجودیت، عقبهها و گردنههای سنگینی را پشت سر گذاشته است و البته ملاصدرا این مسیر دشوار را پیمود ولی هنوز ابعاد این حکمت خیلی شناخته شده نیست و اگر خوب بشناسیم کمک زیادی به علوم انسانی خواهد کرد لذا باید ابتدا به عوامل تولید این نوع حکمت پی ببریم و ببینیم مصالح حکمت متعالیه و عوامل زمینهساز آن چیست. وقتی این حکمت را واکاوی کنیم به حق عمیق و وسیع است و با اینکه ۴۰۰ سال از این حکمت میگذرد باز در مورد آن سخن و صحبت است و همه اقران خود را تحت پوشش درآورده است و اگر بخواهیم مباحث تفسیری و ... را از منظر حکمت بررسی کنیم، لاجرم به حکمت متعالیه نیاز داریم.
استاد مرتضی جوادی آملی با بیان اینکه حکمت متعالیه توسعه یافته است، به اصطلاح «کشورهای توسعه یافته» پرداخت و افزود: امروزه به کشورهایی توسعهیافته میگویند که توانستهاند روابط خوب و پایداری در بخش صنعتی، آی تی و آی تی پیشرفته و ... با کشورهای رده اول جهانی صنعتی برقرار کنند و شانه به شانه کشورهای پیشرفته اقدام میکنند. حکمت متعالیه هم چنین کاری کرده است یعنی با سایر علومی که از خودش برتر و در سطح خودش و حتی پایینتر بوده است، به تعامل پرداخت و صاحب امکانات و قواعد فلسفی و مبانی شد. وحی کنشی است که از آن به قول و فعل خدا یاد میکنیم و حکمت متعالیه این جسارت را داشت که خود را به منبع معرفتی دین و وحی پیوند داد و گزارههای آن را به فلسفه تبدیل کرد، در حالی که فلسفه مشاء و اشراق چنین کاری نکرد.
رئیس مؤسسه اسراء اضافه کرد: اینکه ما مطالبی را از فصوص و مطالب قونوی و ... جمع کنیم، مقاله توسعهیافته نیست لذا شخصی مانند ملاصدرا میخواهد که مشهودات عرفانی و وحیانی را معقول کند؛ مشاء و اشراق را نمیتوانیم حکمت توسعهیافته بدانیم زیرا با مجموعه دستاوردهای خودش در حال حرکت است و ارتباطی با وحی ندارد. شاهد دیگر در این عرصه هم علم عرفان است؛ عرفان، علم با جلال و شکوه است به گونهای که از حکمت بالاتر است ولی ملاصدرا بر اساس همین توسعه علمی، راه فلسفی خود را با عرفان هم باز کرد و وحدت شخصیه را وارد دستگاه حکمت متعالیه کرد.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه همواره حکمت دنبالهرو عرفان بود، گفت: حکمت متعالیه این حجاب را برداشت و گزاره عمده عرفان یعنی وحدت شخصی را براساس بسیطالحقیقه تعریف کرد و بین این دو ارتباط برقرار کرد؛ البته این مسئله در سایر مسائل عرفانی و فلسفی هم وجود دارد یعنی با خوانش حکمت، نگرش عرفانی تعریف کرد لذا توسعهیافته شد. در گذشته مشاء و اشراق حریم از عرفان میگرفتند و میگفتند ما نمیتوانیم بفهمیم آنان چه میگویند ولی حکمت متعالیه ورود عقلانی متعالی ایجاد کرده و دستاوردهای خوبی هم داشته است.
استاد مرتضی جوادی آملی با بیان اینکه صدرالمتالهین به علم کلام ورود کرد با اینکه در سطح حکمت نبود لذا از توانمندیهای کلامی بهره برد، اضافه کرد: علم واجب در علم کلام هم مطرح است ولی علم واجب در کلام کجا و علم واجب در حکمت متعالیه کجا؟ حکمت متعالیه توسعهیافته است یعنی خیلی از علوم و نظرات را ملاحظه کرده است؛ کتابی نبوده است که در حوزه الهیات باشد و ملاصدرا ندیده باشد؛ ایشان کتابخانه بسیار وسیع و توان مالی خوبی داشته است و آثار فراوانی را دیده است. امروز هیچ دانش الهیاتی نیست که به حکمت متعالیه نیازی ندارد مانند کشوری که در بخشهای مختلف توسعهیافته است و هر کسی بخواهد به رشد برسد باید با این کشور تعامل داشته باشد.
استاد مرتضی جوادی آملی اظهار کرد: حکمت مشاء به خاطر عدم توسعهیافتگی و اینکه نتوانسته است با وحی و قرآن تعاطی و تعامل داشته باشد، در سطح خودش متوقف مانده است؛ زمانی که ابن سینا مشاء را تنظیم کرد با اینکه اشاراتی با عرفان و وحی دارد ولی کلیت این حکمت تعامل جدی با علوم دیگر و برتر از خود ندارد لذا رشدیافته هم نیست.
وی افزود: مسئله اصالت وجود در حکمت معنا نداشت و مطرح نبود؛ استادان ایشان مانند میرداماد و شیخ بهایی در حکمت اشراق غرق بودند و این حکمت سلطه داشت ولی ملاصدرا اصالت وجود را در دستگاه حکمت متعالیه پرورش داد و گفت ما یک ماهیت و یک اصالت داریم و کدام یک اصل است ولی در عرفان فقط مسئله وجود مطرح بود یا در اتحاد عاقل و معقول هم چنین چیزی وجود دارد.
استاد مرتضی جوادی آملی بیان کرد: عامل دیگری که سبب توسعهیافتگی حکمت متعالیه شد، پیشرفت بود و پیشرفت یعنی اینکه دانش و حکمتی بر اساس مبانی و اصول و امکانات قوی و غنی چند قدم مباحث را پیش برده است؛ در وحدت و کثرت و علیت شاهد این مسئله هستیم زیرا وجود و تشکیک و اشداد وجودی را طراحی کرد؛ در بحث حقیقت و مجاز و حدوث و قدم هم شاهد این مسئله هستیم ولی در اشراق و مشاء از آن خبری نیست بنابراین حکمت متعالیه پیشرفته است.
استاد حوزه علمیه گفت: تقسیم موجود به موجود حقیقی و اعتباری و اینکه وجود ذهنی هم یک وجود است در حکمت متعالیه مورد توجه قرار گرفت؛ البته حکمت میتواند پیشرفته و توسعه تا بینهایت داشته باشد یا در جایی متوقف شود و به تعبیر آیتالله جوادی آملی ما باید ببینیم که ملاصدرا در کجا قلم بر زمین گذارده است و از همانجا قلم جدید بزنیم و این راه باز است و خیلی از مسائلی که از سوی مرحوم علامه طباطبایی و شاگردان ایشان مطرح شده و قدمهایی برداشته شده، مؤید این مطلب است.
رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء بیان کرد: الان هیچکدام از عرفانها نمیتوانند اثبات کنند که واجب در مقام ذات به حقایق، علم واجب دارد ولی این بحث در حکم متعالیه بحث شده است؛ همچنین مسئله دیگری که باعث صیانتبخشی به حکمت متعالیه شده، این است که این حکمت هیچ اتهامی را برنمیتابد مثلاً اگر این حکمت را عرفان و کلام و یا تصوف بخوانیم قبول نمیکند زیرا به لحاظ عرضی مسائل عرفان را از متصوفه و تصوف کاملاً جدا کرد و جریان تصوف را انحرافی مطرح کرد و حتی نگرشهای فلسفی ناصواب و تفلسف ناصواب را کنار زد و به شدت کسانی که مدعی هستند عقلی بحث میکنند ولی توهم دارند را کنار زد یعنی هم در ذات حکمت خود پذیرش برخی مسائل را ندارد و هم در عرض خود. ایشان در مرحله ذات، کتابهایش را طوری نوشت که کسی آن را تفسیر و عرفان و کلام نخواند و این حریم کاملاً مشخص است.
استاد مرتضی جوادی آملی با بیان اینکه حرفهای ناصواب در حکمت متعالیه جایی ندارد، تصریح کرد: چه کسی میتواند بگوید حکمت متعالیه الهیات است در حالی که سراسر آن را اصالت وجود و تشکیک پر کرده است؛ ملاصدرا در عین اینکه به ابن عربی ارادت دارد ولی در مواردی سخنان وی را غیر برهانی و نادرست میداند و بر آن نقد وارد کرده است.
رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با تأکید بر اینکه حکمت متعالیه مصونیت دارد و اگر در علمی غواصی کرده، در آن غرق نشده است، افزود: هنوز به نظر بنده مؤلفههای زیادی در حکمت متعالیه وجود دارد که باید به آن پرداخته شود و این حکمت ظرفیت چنین کاری را دارد. این حکمت با اینکه سخنان زیادی در مورد آن بیان شده ولی هنوز ناشناخته است و اگر به همه ابعاد آن توجه عمیق نکنیم، نخواهیم فهمید که چه کاری از سوی ملاصدرا رخ داده است.
استاد مرتضی جوادی آملی اظهار کرد: ایشان دنبال حقیقت رفت و وقتی آثار استادان وی رو به خاموشی رفت، طوفان حکمت متعالیه را ایجاد کرد؛ ایشان بارها از تفضل و عنایت الهی یاد کرده است که ما الان آن را نمیبینیم؛ واقعاً عنایت الهی یک موهبت و حقیقت است و او این موهبت و حقیقت را در فضای حکمت خود اشراب کرد و تاکید دارد که این عنایت بدون تهذیب و طهارت نفس ممکن نیست و اگر آن را تجزیه و تحلیل کنیم واقعا در شکلدهی به حکمت متعالیه موضوعی عمده و مهم است.
وی ادامه داد: اگر ما بسته فکر کنیم حکمت مشاء و اشراق حکمت خوبی است ولی نمیتوانند مسائل امروز جامعه ما و جهان را حل کنند زیرا ارتباط وثیقی با وحی ندارد ولی حکمت متعالیه تا عمق بسیاری از جریانات از جمله خلود رفته است که دغدغه مهمی برای ملاصدرا بوده است؛ اینکه خلود جهنمیان در جهنم به چه معنایی است و تلاش کرده تا بدون لطمه به حیثیت وحیانی آن را تبیین عقلانی کرده و خیلی با ابن عربی در این موضوع همراهی کرده است.
ایشان با بیان اینکه الهیات باید دغدغه علمی حوزهها باشد، اظهار داشت: امروز برای حوزه ما الهیات دغدغه علمی نیست و چیزی نیست که حوزه را بیخوابی بکشاند زیرا برخی از کارهای ما در حوزه کار عمیق نیست.
مطالب مرتبط: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ