حجتالاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی شب تاسوعای حسینی، در جمع عزاداران حسینی به ایراد سخنرانی پرداخت و با اشاره به فلسفه قیام امام حسین (ع) گفت: اگر امام حسین علیهالسلام قیام کرد، برای آزاد کردن دین از اسارت بنیامیه بود؛ دینی که امویان آن را مطابق با هوا و هوس خود به کار میگرفتند و از آن بهره دنیایی میبردند.
ایشان با استناد به فرمایشات امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، تصریح کرد: از سال ۴۰ هجری تا سال ۶۰ هجری، دین در اسارت جریانی خبیث بود که دین را تحریف و تبدیل به ابزار قدرت و ثروت کرد. قیام عاشورا برای پایان دادن به همین وضع فاجعهبار بود.
استاد مرتضی جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین بنیاد خلقت انسان پرداخت و بیان داشت: خداوند همه موجودات را بر مبنای ذات و طبیعتشان آفرید، اما بنیان انسان را بر علم، عقل و معرفت نهاد. انسانی که از این مسیر منحرف شود، از حقیقت انسانیت فاصله گرفته و در حد حیوان فرو میافتد.
وی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم از جمله «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» و «عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ»، گفت: قرآن از ابتدا، انسان را موجودی دانسته که با تعلیم و تفکر، به جایگاه والای خود میرسد. اگر انسانی گوش دارد ولی حق را نمیشنود، چشم دارد ولی عبرت نمیگیرد و عقل دارد ولی تفکر نمیکند، او دیگر در زمره انسانها نیست.
ایشان همچنین با تأکید بر اینکه عاشورا خط تمایز میان آگاهی و جهالت است، اظهار داشت: عاشورا فقط یک حادثه تاریخی نیست، بلکه مرزی است میان ایمان و انحراف، اندیشه و جهالت. حتی بسیاری از افراد حاضر در لشکر یزید، اهل علم و فهم بودند، اما به خاطر دنیاطلبی، به جهالت تن دادند.
استاد مرتضی جوادی آملی در پایان سخنان خود، شب تاسوعا را به یاد حضرت عباس علیهالسلام گرامی داشت و بیان داشت: قمر بنیهاشم، نماد وفاداری مطلق به ولایت و ایمان آگاهانه بود. در شب تاسوعا، امام حسین علیهالسلام فرمودند: «بنفسی أنت»؛ یعنی جانم فدای تو، که این نشانگر عظمت مقام حضرت عباس است. وفاداری او، امروز نیز الگوی تمام مدافعان حق و مردمان آگاه است.